تسلیحاتفناوریهوش مصنوعی
موضوعات داغ

آینده میدان های نبرد

آینده میدان های نبرد -در طول دو دهه آینده، درگیری نظامی به احتمال زیاد توسط همان عواملی که در طول تاریخ باعث جنگ‌ها شده‌اند – از حفاظت از منابع، نابرابری‌های اقتصادی و تفاوت‌های ایدئولوژیک گرفته تا قدرت و نفوذ – اما شیوه‌هایی که در آن جنگ به راه انداخته می‌شود، هدایت خواهد شد.

با ظهور فناوری‌ها، برنامه‌ها و دکترین‌های جدید و با دستیابی بازیگران اضافی به این قابلیت‌ها تغییر خواهد کرد.

ترکیبی از حسگرهای بهبود یافته، اتوماسیون و هوش مصنوعی (AI) با مافوق صوت و سایر فناوری‌های پیشرفته، سلاح‌های دقیق‌تر، متصل‌تر، سریع‌تر، برد طولانی‌تر و مخرب‌تر را تولید می‌کند که عمدتاً در دسترس پیشرفته‌ترین ارتش‌ها هستند، اما برخی از آنها در دسترس هستند.

بازیگران کوچک دولتی و غیر دولتی تکثیر و انتشار این سیستم‌ها در طول زمان، دارایی‌های بیشتری را آسیب‌پذیر می‌کند، خطر تشدید را افزایش می‌دهد، و نبرد را به طور بالقوه مرگبارتر می‌کند، البته نه لزوماً تعیین‌کننده‌تر.


(گرافیک 1: نمای کلی از آینده میدان نبرد – برای بزرگنمایی روی تصویر کلیک کنید)

نکته دامنه: این ارزیابی اساساً بر تغییرات در شیوه‌هایی که احتمالاً جنگ‌ها و نبردها در طول دو دهه آینده انجام می‌شود، از جمله فناوری‌ها، دکترین‌ها و بازیگران تمرکز دارد.

این به طور مفصل به علل یا انگیزه های احتمالی درگیری های آینده نمی پردازد، و همچنین تلاشی برای پیش بینی هر پیشرفت احتمالی در جنگ نمی کند.


تا سال 2040، طیف وسیعی از فناوری‌های بالقوه انقلابی و استفاده‌های جدید می‌تواند ویژگی نحوه جنگ را تغییر دهد.

ما این تغییرات بالقوه را در سه جنبه متمایز جنگ در نظر می‌گیریم: سخت‌افزار (خود سیستم‌های تسلیحاتی و فناوری‌های جدید)، نرم‌افزار (دکترین، آموزش، و روش‌های استفاده از این فناوری‌های جدید)، و کاربران (دولت‌ها یا بازیگران غیردولتی که به کار می‌گیرند).

این سلاح ها و دکترین ها). برای آینده جنگ، کاربردها و ترکیب فن آوری های جدید به اندازه خود فناوری ها مهم هستند.

  • به عنوان مثال، در سال 1919 پیش‌بینی اینکه هواپیماها، ناوهای هواپیمابر، تانک‌ها و زیردریایی‌ها – که همگی در جنگ جهانی اول موجود بودند – در جنگ بزرگ بعدی مورد استفاده قرار خواهند گرفت، کار سختی نبود. روش‌های متفاوتی که آنها توسط جنگ‌جویان مختلف به کار گرفته می‌شدند – هر کدام با تجربیات نظامی، ادراکات و سنت‌های خاص خود – و فناوری‌هایی که بر دیگران چیره می‌شدند، پرسش‌های واقعی بودند و پیش‌بینی آن‌ها دشوارتر بود. امروز هم همینطور است.


سخت افزار: فن آوری های جدید سلاح


در طول دو دهه آینده، فناوری‌های جدید و نوظهور می‌توانند تغییر کنند و به طور بالقوه انقلابی در میدان نبرد در چهار حوزه گسترده ایجاد کنند – اتصال، مرگ‌بار، استقلال و پایداری.

  • اتصال: راه هایی که رزمندگان دشمنان خود را شناسایی و مکان یابی می کنند، با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و عملیات را هدایت می کنند.
  • مرگبار: آسیبی که سلاح ها و سیستم های تسلیحاتی جدید می توانند در میدان های جنگ وارد کنند.
  • خودمختاری: روش هایی که رباتیک و هوش مصنوعی می توانند تغییر دهند که چه کسی (یا چه چیزی) می جنگد و تصمیم می گیرد.
  • پایداری: روش هایی که ارتش ها نیروهای مستقر خود را تامین و پشتیبانی می کنند.


قابلیت اتصال

آینده میدان های نبرد

آینده جنگ احتمالا کمتر بر قدرت آتش و بیشتر بر قدرت اطلاعات و نحوه اتصال نیروهای نظامی از طریق مفاهیم فرماندهی، کنترل، ارتباطات، رایانه، اطلاعات، نظارت و شناسایی (C4ISR) تمرکز خواهد کرد.

بیش از هر زمان دیگری، مزیت هر طرفی است که بتواند حیاتی‌ترین اطلاعات را جمع‌آوری کند، آن‌ها را به‌طور دقیق و سریع تجزیه و تحلیل کند، و سپس اطلاعات و دستورالعمل‌های مربوطه را به سرعت و ایمن به نیروها منتشر کند. 

ترکیبی از حسگرهای ارزان‌تر و تجزیه و تحلیل داده‌های بزرگ به یک انقلاب بالقوه در شناسایی و پردازش اطلاعات در زمان واقعی تا سال 2040 اشاره می‌کند.

استراتژی ها و قابلیت ها آنها در حال بررسی این موضوع هستند که چگونه فناوری های نوظهور، از جمله اما نه محدود به هوش مصنوعی، می توانند عصر نظارت مداوم را آغاز کنند و تصمیم گیری خود را بهبود بخشند.

  • در رقابت بین کسانی که به دنبال پنهان کردن فعالیت های خود هستند – چه در سطوح تاکتیکی، عملیاتی یا استراتژیک جنگ – و کسانی که به دنبال شناسایی و ردیابی آنها هستند، ممکن است تعادل تا سال 2040 به سمت “جستجویان” تغییر یابد، زیرا به طور فزاینده ای پیشرفت می کند و فناوری‌های قابل دسترسی، قابلیت‌های نظارت جهانی مستمر را برای آنها فراهم می‌کند.
  • برای مثال، در حوزه زیردریایی، ترکیبی از حسگرهای متعدد، بهبود یافته و نسبتا ارزان‌تر با پیشرفت‌هایی در قدرت پردازش تجاری در دسترس، می‌تواند زیردریایی‌ها را – که اولین فناوری رادارگریز جهان در نظر گرفته می‌شود – در برابر شناسایی آسیب‌پذیرتر کند.


این لبه اطلاعاتی و فناوری‌هایی که آن را قادر می‌سازند نیز احتمالاً به اهداف مهمی برای دشمنان در درگیری‌های آینده تبدیل می‌شوند.

هرچه اتصال بیشتر به عنوان یک مزیت تعیین کننده برای یک طرف تلقی شود، طرف دیگر بیشتر به دنبال اختلال، تنزل و غیرفعال کردن سیستم های بسیار متصل و وابسته به اطلاعات است.


(Graphic 2: Connectivity Warfare: جعل GPS پلتفرم ها را به اشتباه هدایت می کند – برای بزرگنمایی روی تصویر کلیک کنید)

کشندگی

آینده میدان های نبرد

هنگامی که نیروهای دشمن توسط فناوری‌های نظارتی متنوع شناسایی شدند، می‌توان از سلاح‌های پیشرفته‌تر برای هدف قرار دادن آنها استفاده کرد.

یکی از مهم‌ترین و مداوم‌ترین روندهای تسلیحاتی، ترکیب رو به رشد سرعت بالا، دوربرد، پتانسیل تخریب افزایش یافته و دقت دقیق است.

تا سال 2040، با ادغام تصاویر ماهواره ای و اطلاعات موقعیت یابی، زمان بندی و ناوبری در اکثر سیستم های تسلیحاتی، دقت بیشتر خواهد شد.

چنین پیشرفت‌هایی احتمالاً سیستم‌هایی را که قادر به حمله به سراسر قاره‌ها هستند و همچنین سلاح‌های تاکتیکی بیشتری مانند موشک‌های هدایت شونده، گلوله‌های توپخانه و گلوله‌های خمپاره را بهبود می‌بخشد.

  • افزایش تعداد و دقت چنین سامانه‌هایی تا سال 2040، به‌ویژه سامانه‌های موشک‌های بالستیک و کروز، تهدیدی جدی برای مقر، تأسیسات ارتباطی، فرودگاه‌ها، زیرساخت‌های لجستیکی و سایر اهداف حیاتی خواهد بود.
  • موجودی تسلیحات ضربتی دقیق دوربرد احتمالاً شامل تعداد فزاینده ای از سیستم های مافوق صوت است که می توانند اهدافی را در فواصل دور با قابلیت مانور و سرعت بی سابقه مورد حمله قرار دهند. این سیستم‌ها چالشی دلهره‌آور برای کسانی که تلاش می‌کنند اقدامات متقابلی را ایجاد کنند که می‌تواند چنین سلاح‌های سریع و مانور دهنده را شناسایی، ردیابی و رهگیری کند، ایجاد خواهد کرد.


اگرچه هنوز در جنگ اثبات نشده است، سلاح‌های انرژی هدایت‌شده – از جمله لیزرها و مایکروویوهای پرقدرت – ممکن است ویژگی‌های میدان‌های نبرد 2040 باشند.

در حالی که سلاح‌های ضربه‌ای دقیق دوربرد، مانند مافوق صوت، پتانسیل ایجاد انقلابی در حمله را دارند، سلاح‌های انرژی هدایت‌شده می‌توانند برای مثال، با ارائه ابزاری موثر برای مقابله با سرعت بالا و قابلیت مانور سلاح های مافوق صوت، دفاع را متحول کنید.

اگر بتوان بر چالش‌های استقرار چنین سیستم‌های تسلیحاتی، از جمله مصرف انرژی و پر کردن، غلبه کرد، هزینه هر شلیک – با سرعت نور – سلاح‌های انرژی می‌تواند تقریباً به صفر برسد در حالی که سرعت شلیک از نظر تئوری می‌تواند از هر سیستم مکانیکی بیشتر شود. .

  • با این حال، حتی اگر این تسلیحات در 20 سال آینده به تعداد قابل توجهی وارد میدان شوند و طبق طراحی کار کنند، باز هم محدودیت‌های ذاتی خواهند داشت. به عنوان مثال، لیزرها محدود به خط دید هستند و ممکن است توسط تاریک‌کننده‌های جوی، سطوح بازتابنده یا مواد تخصصی تخریب یا شکسته شوند، در حالی که امواج مایکروویو پرقدرت را می‌توان با سخت‌کردن اجزای کلیدی اهداف بالقوه در برابر اثرات آنها شکست داد.

سلاح های کشتار جمعی

تهدید ناشی از سلاح های کشتار جمعی باقی خواهد ماند و ممکن است با ادامه پیشرفت های تکنولوژیکی و تکثیر دانش و مهارت ها افزایش یابد. علاوه بر این، استفاده مکرر سوریه از تسلیحات شیمیایی و استفاده از مواد سمی توسط کره شمالی و روسیه برای ترور، چشم انداز “عادی سازی” استفاده از این سلاح ها را افزایش می دهد.

در همین حال، دولت های هسته ای تقریباً به طور قطع به مدرن سازی نیروهای هسته ای خود ادامه خواهند داد و آنها را به عنوان یک عامل بازدارنده و پرچین در برابر دشمنان بالقوه همتای خود تلقی خواهند کرد.

  • برای مثال ، روسیه در حال حاضر در نوسازی نیروهای استراتژیک هسته‌ای خود، از جمله یک موشک بالستیک قاره پیمای متحرک جاده‌ای، یک زیردریایی جدید موشک‌های بالستیک، یک بمب‌افکن سنگین ارتقا یافته و یک بمب‌افکن جدید که برای حمل سلاح‌های مافوق صوت در نظر گرفته شده است، در حال پیشرفت است.
  • چین احتمالاً به تلاش‌های چند ساله خود برای مدرن‌سازی نیروهای موشکی هسته‌ای خود، از جمله استقرار تسلیحات مبتنی بر دریا، بهبود تسلیحات متحرک جاده‌ای و مبتنی بر سیلو، و توسعه وسایل نقلیه مافوق صوت ادامه خواهد داد. هدف از این قابلیت‌های جدید، تضمین قابلیت بازدارندگی استراتژیک چین با ارائه قابلیت حمله دوم و راهی برای غلبه بر دفاع موشکی است.

آینده میدان های نبرد

خودمختاری

سیستم های خودمختار و هوش مصنوعی به دلیل کاربرد گسترده آنها در بسیاری از عملکردهای مختلف، احتمالاً نقش کلیدی در آینده جنگ ایفا می کنند.

سیستم‌های خودمختار انواع جدیدی از سلاح‌ها نیستند، اما فن‌آوری‌هایی را قادر می‌سازند که به پلتفرم‌های موجود اجازه می‌دهند با سطوح رو به کاهش تعامل انسانی، برای دوره‌های طولانی و در محیط‌های مرگبار فزاینده کار کنند.

  • وسایل نقلیه بدون سرنشین پهپادها قبلاً پذیرفته شده اند – حتی فرض می شود – ابزارهای جنگی در میدان های جنگ در سراسر جهان. در دو دهه آینده احتمالاً شاهد توسعه و استقرار تعداد زیادی از وسایل نقلیه بدون سرنشین دیگر، از وسایل نقلیه زمینی گرفته تا سکوهای سطحی و زیرسطحی مبتنی بر دریا خواهیم بود. چنین وسایل نقلیه ای برای انجام فعالیت های روزمره و تکراری – مانند ماموریت های تامین مجدد برای سکوهای سرنشین دار – و همچنین برای انجام ماموریت های خطرناک مانند شناسایی سنگرها و نقاط مستحکم دشمن، گذاشتن یا پاکسازی مین های زمینی و دریایی، یا جستجوی زیردریایی ها ایده آل هستند.
  • سلاح های خودمختار مرگبار با پیشرفت فناوری خودمختار، برخی از کشورها ممکن است نگران این نباشند که انسان ها در حلقه تصمیمات شلیک باشند. در نتیجه، این امکان وجود دارد که تا سال 2040 – و علیرغم چالش‌های اخلاقی و قانونی مرتبط با استفاده از آنها – سلاح‌های مرگبار واقعاً خودمختار بتوانند در میدان نبرد پرسه بزنند و تصمیمات هدف‌گیری و درگیری خود را بگیرند.
  • بستنی ندهید. انواع سیستم های بدون سرنشین به سرعت در حال افزایش، توانمندی و ارزان تر شدن هستند. حملات گروه‌های کوچکی از پهپادها قبلاً مشاهده شده است – به عنوان مثال، هنگامی که نیروهای نیروهای ویژه ایالات متحده برای بازپس‌گیری شهر موصل عراق از داعش در پاییز 2016 می‌جنگیدند، حداقل 12 پهپاد مسلح با پرتاب نارنجک و مواد منفجره دست‌ساز مورد حمله قرار گرفتند. . با این حال، قدرت ازدحام کردن بیش از اعداد است – دسته‌ای از وسایل نقلیه بدون سرنشین می‌توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و با تغییر شرایط، تاکتیک‌ها و اهداف خود را تنظیم کنند.


توسعه و تکامل قابلیت‌های این سیستم‌های مستقل ارتباط نزدیکی با پیشرفت‌های هوش مصنوعی دارد.

هوش مصنوعی در حال حاضر برای بهبود عملکرد انواع سیستم‌های تسلیحاتی موجود، مانند تشخیص هدف در کلاهک‌های دقیق، استفاده می‌شود و می‌تواند برای پشتیبانی از انسان در تیم‌سازی انسان و ماشین، از جمله ابزارهای تصمیم‌گیری، یا خود به عنوان موتور تصمیم‌گیری استفاده شود.

تا سال 2040، تصمیم‌گیری‌های نظامی که از هوش مصنوعی به دست می‌آیند، احتمالاً داده‌های فضایی موجود را در پشتیبانی بلادرنگ از عملیات‌ها ترکیب می‌کند.

  • به عنوان مثال، چین به طور فعال استفاده از هوش مصنوعی را برای طیف گسترده ای از برنامه ها، از جمله برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها، دنبال می کند. برای بازی های جنگی، شبیه سازی و آموزش؛ و برای تصمیم گیری فرماندهی. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در سال 2017 گفت که کشوری که در توسعه هوش مصنوعی پیشتاز است “حاکم جهان خواهد شد”.
  • با این وجود، هوش مصنوعی با موانع و کاستی‌های تکنولوژیکی مواجه است که باید بر آن‌ها غلبه کند تا پتانسیل کامل خود را در میدان نبرد برآورده کند. هوش مصنوعی و الگوریتم‌های یادگیری ماشینی که زیربنای آن هستند در انجام وظایف با محدودیت‌های خوب برتری می‌کنند، اما اگر با ورودی‌های گیج‌کننده یا غیرمنتظره مواجه شوند، مشکلات را اشتباه می‌کنند. به عنوان مثال، می توان سناریویی را تصور کرد که در آن سلاح های خود مختار مرگبار که توسط هوش مصنوعی هدایت می شوند توسط ورودی های محیط پویا و اغلب آشفته نبرد غرق می شوند و یا خاموش می شوند، سرگردان می شوند یا حتی شروع به هدف قرار دادن نیروهای دوست می کنند.

استفاده از ربات: در حال تکامل و گسترش

امروزه معمولاً از ربات ها برای کمک به مین زدایی و خنثی سازی مواد منفجره استفاده می شود.

وسایل نقلیه زمینی بدون سرنشین بزرگتر و پیشرفته تر توسط ارتش های مختلف برای انجام انواع نقش های رزمی و پشتیبانی در حال توسعه هستند.

به عنوان مثال، ارتش ایالات متحده قصد دارد به زودی عملیات میدانی SMET را آغاز کند، یک “قاطر” روباتیک به اندازه یک خودروی کوچک که برای حمل تجهیزات، سلاح و سایر تجهیزات برای واحدهای پیاده نظام در نظر گرفته شده است.

چنین وسیله نقلیه ای نقش پشتیبانی را ایفا می کند که توسط جانوران بار واقعی برای هزاران سال انجام می شود.

آینده میدان های نبرد
آینده میدان های نبرد


پایداری

آینده میدان های نبرد

در نهایت، سایر فناوری‌های جدید، به‌ویژه روباتیک، تولید مواد افزودنی، بیوتکنولوژی و فناوری‌های انرژی احتمالاً لجستیک و پایداری نظامی را تا حد زیادی بهبود می‌بخشند.

  • وسایل نقلیه بدون سرنشین می‌توانند برای پشتیبانی لجستیکی مورد استفاده قرار گیرند، که باعث می‌شود تدارکات نسبتاً عادی اما اغلب خطرناک بین پایگاه‌های منطقه عقب و نیروهای مستقر در میدان انجام شود.
  • قابلیت‌های ساخت افزودنی – مانند چاپ سه‌بعدی با مواد جدید از جمله فلزات یا سرامیک‌های پیشرفته – این پتانسیل را دارد که با تولید لوازم، قطعات و شاید تجهیزات ارزان، سریع و در مکان‌های مورد نیاز، انقلابی در لجستیک نظامی ایجاد کند.
  • بیوتکنولوژی ها می توانند توانایی تک تک سربازان را برای جنگیدن و زنده ماندن در میدان نبرد بهبود بخشند. سربازان ممکن است برای نظارت بر وضعیت تناسب اندام خود از دستگاه‌های پزشکی در داخل یا داخل بدن خود استفاده کنند و با پیشرفت میدان، از دستگاه‌هایی برای تشخیص مسائل بهداشتی یا صدمات و تزریق دارو استفاده کنند – حتی در زمان جنگ.
  • فن‌آوری‌های جدید انرژی – مانند راکتورهای هسته‌ای کوچک، یا ذخیره‌سازی انرژی الکتریکی با چگالی بالا – می‌توانند با کاهش میزان سوخت لازم برای عملیاتی کردن تأسیسات و تجهیزات مستقر در جلو، یا به‌عنوان نیرو، تأثیری بر لجستیک و سیستم‌های تسلیحاتی داشته باشند. منبعی برای سلاح های انرژی هدایت شده در آینده
آینده میدان های نبرد
آینده میدان های نبرد

سلاح های انرژی هدایت شده: قوی، اما وابسته به قدرت

لیزرها و دیگر سلاح‌های انرژی هدایت‌شده (DEW) و همچنین تفنگ‌های ریلی، که در حال توسعه هستند، برای عملکرد به انرژی الکتریکی متکی هستند.

در نتیجه، یک نقطه ضعف بالقوه DEW ها این است که اگر منبع تغذیه از آنها محروم شود – برای مثال، آسیب جنگی – غیر قابل استفاده می شوند.


نرم افزار: توسعه مفاهیم جدید

آینده میدان های نبرد


روش‌های به کارگیری سلاح‌ها و فن‌آوری‌های جدید در میدان نبرد به اندازه خود فناوری‌ها مهم خواهد بود، به‌ویژه در تعیین اینکه آیا پیشرفت‌های نظامی واقعاً انقلابی هستند یا صرفاً نسخه‌های پیشرفته‌ای از هنر نظامی امروزی هستند.

درست همانطور که مفاهیم اعتقادی جدید و آزمایش نشده قبل از جنگ جهانی اول و دوم مورد بحث قرار می گرفت، ارتش ها در سراسر جهان در حال توسعه دکترین (“نرم افزار”) برای چگونگی استفاده از این ابزارهای جدید جنگ هستند – برخی به روش های جدید اما برخی دیگر بازتاب بیشتری دارند.

تکاملی از تاکتیک ها و استراتژی های امروزی. حداقل چهار دیدگاه مجزا اما نه منحصر به فرد برای چگونگی استفاده بازیگران از سلاح ها و تکنیک های جدید در سال های آینده وجود دارد:

حمله سریع

سلاح‌های مافوق صوت، شاید در ترکیب با موشک‌های متعارف متعدد و پیشرفته‌تر، به‌عنوان یک گلوله مخرب، می‌توانند به طور همزمان به زیرساخت‌های نظامی و غیرنظامی حریف قبل از اینکه مدافعان بتوانند هر نوع پاسخی را انجام دهند، حمله کنند. به دلیل برد و دقت چنین تسلیحاتی، مهاجم به احتمال زیاد مجبور نخواهد بود از قبل نیروها را به طور گسترده ای قرار دهد و نشانگرها را محدود کند و برای حریف هشدار دهد.

دفاع منطقه

در حالی که به نظر می رسد برخی از فناوری های جدید به نفع جنگ های تهاجمی یا اعزامی هستند، برخی از فناوری های جدید دیگر به نظر می رسد کمک بیشتری به دفاع، به ویژه برای کشورهای کوچکی که بر تامین امنیت سرزمین خود متمرکز شده اند، ارائه می کنند.

به عنوان مثال، امروزه سیستم‌های بدون سرنشین عموماً به بدنه‌های بزرگ و گران‌قیمت نیاز دارند تا موتورها و مخازن سوخت لازم برای کارکردن دور از پایگاه اصلی خود یا برای مدت‌های طولانی در قلمروهای خارجی یا متخاصم را در خود جای دهند.

با این حال، اگر هدف حفظ آگاهی موقعیتی و دفاع از حریم هوایی، ادعاهای دریایی، یا سرزمین اصلی یک ملت باشد، تعداد زیادی از سامانه‌های بدون سرنشین کوچک و ارزان ممکن است به همان اندازه مؤثر باشند.

جنگ توزیع شده

گسترش سلاح‌های کشنده با سرعت بالا و بسیار دقیق، بقای سکوها و سیستم‌های تسلیحاتی گران قیمت، با ارزش و دشوار را زیر سوال می‌برد.

یکی از استراتژی های کاهش بالقوه می تواند توسعه و اجرای بیشتر نیروها و عملیات های توزیع شده باشد.

  • ترکیبی از موقعیت جغرافیایی دقیق، آگاهی میدان نبرد با وفاداری بالا، ارتباطات فوری و تسلیحات توقف به این معنی است که ارتش تا سال 2040 ممکن است دیگر نیازی به جمع آوری نیروها در زمان و مکان در حدی که از نظر تاریخی یا سنتی برای دستیابی به اهدافشان ضروری است، نداشته باشند.
  • با این حال، این خطر وجود دارد که اگر هر یک از توانمندسازهای حیاتی – به ویژه ارتباطات – که برای تسهیل جنگ توزیع شده مورد نیاز است، در اثر اقدام خصمانه آسیب ببیند، مختل شود یا از بین برود، سیستم جنگی کلی ارتش می تواند از یک شبکه به هم پیوسته و منسجم به یک شبکه منفصل تبدیل شود. و موزاییک شکسته ناتوان از انجام عملیات رزمی موثر.

سایبر: هم سلاح و هم دامنه

آینده میدان های نبرد

حملات سایبری که استفاده از سخت‌افزار نظامی را تنزل داده یا انکار می‌کنند، می‌توانند نیروهای نظامی مدرن را دست‌کم به طور موقت قادر به انجام مأموریت خود نکنند، حتی با وارد کردن حداقل تلفات یا آسیب فیزیکی.

در طول دو دهه آینده، چنین حملاتی – شاید در هماهنگی با عملیات نظامی محدود و واقعی در دنیای واقعی، به طور فزاینده ای توسط برخی بازیگران به عنوان وسیله ای نسبتا ارزان و مؤثر برای برهم زدن دشمن تلقی شود.

  • حملات سایبری به احتمال زیاد به طور فزاینده ای در یک رویکرد تسلیحات ترکیبی برای دستیابی به برتری اطلاعات در درگیری های آینده ادغام می شوند. برخی از کشورها، مانند چین و روسیه، در حال حاضر عملیات سایبری نظامی در طول یک درگیری را به عنوان بخشی از یک کارزار جنگ اطلاعاتی یکپارچه برای ایجاد اختلال در سیستم‌ها و عملیات تسلیحاتی مخالفان با هک کردن سیستم‌های نظارت و هدایت تسلیحات، شبکه‌های فرماندهی و کنترل، و گره‌های لجستیکی می‌دانند.
  • در آستانه و در جریان یک درگیری، زیرساخت‌های غیرنظامی کشورها نیز ممکن است با حملات سایبری با هدف مختل کردن زندگی روزمره و تضعیف حمایت عمومی با بهره‌برداری از شکاف‌های اجتماعی و ایجاد تردید و هرج‌ومرج مواجه شوند. اهداف چنین حملاتی می تواند شامل بخش های انرژی و ارتباطات و همچنین خدمات رسانه ای باشد.
  • بسیاری از کشورها به دلیل ارتباط و هماهنگی ضعیف بین نظامیان خود و بخش‌های سایبری غیرنظامی خود، احتمالاً برای دفاع مؤثر در برابر چنین حملاتی به سختی تحت فشار خواهند بود.


جنگ ترکیبی و غیر جنبشی

آینده میدان های نبرد

ایالت‌ها احتمالاً به طور فزاینده‌ای در «منطقه خاکستری» با استفاده از نمایندگان غیر رسمی یا قابل انکار، از جمله شرکت‌های نظامی خصوصی (PMC) رقابت می‌کنند.

اگرچه استفاده از پروکسی ها یک پدیده کاملاً جدید نیست – بیشتر رقابت های دوران جنگ سرد بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی شامل درگیری های نیابتی، نیروهای انکارپذیر و کمپین های اطلاعات نادرست بود – محیط بیش از حد به هم پیوسته در حال تغییر برخی از موارد است. ابزارها و تکنیک ها

  • علاوه بر عملیات جنگی واقعی که توسط نیروهای نیابتی یا غیر قابل انکار انجام می شود، این نوع درگیری شامل طیفی از اقدامات غیر جنبشی است که می تواند به طور مستقل یا در حمایت از یک جزء نظامی متعارف انجام شود، مانند حملات به کابل های فیبر نوری زیر دریا. ، عملیات سایبری، پارازیت و جعل جی پی اس و عملیات اطلاعات.


کاربران: به کارگیری سلاح های جدید و هنر نظامی


در نهایت، انتخاب فن‌آوری‌های جدید و توسعه مفاهیم جنگی احتمالاً به ادراک تهدید، نقاط قوت و آسیب‌پذیری منحصربه‌فرد بازیگران بستگی دارد.

بازیگران بالقوه از قدرت‌های بزرگ و منطقه‌ای گرفته تا بازیگران غیردولتی، مانند PMCها و گروه‌های شورشی و تروریستی را شامل می‌شود.

فرهنگ‌های ملی و سازمانی و نیز پویایی‌های داخلی احتمالاً در چگونگی پذیرش و به‌کارگیری فناوری‌های جدید بازیگران مختلف نقش دارند.

میزانی که این بازیگران ابتکار و نوآوری را تشویق می‌کنند یا به گونه‌ای دیگر برای تغییر آماده هستند، احتمالاً تعیین کننده موفقیت آنها در تسلط کامل بر پتانسیل کامل فناوری‌ها و دکترین‌های جدید است.

برخی از فناوری‌های پیشرفته یا نوظهور – مانند مافوق صوت – ممکن است در حیطه اختیارات قدرت‌های بزرگ و بازیگران دولتی ثروتمندتر باقی بمانند، اما سیستم‌های خودکار و ابزارهای سایبری نسبتاً کم‌هزینه و گسترده‌تر می‌توانند توسط قدرت‌های کمتر و بازیگران غیردولتی برای دستیابی به اهداف بالا مورد سوء استفاده قرار گیرند.

تاثیر و حتی اثرات در سطح استراتژیک. قدرت‌های کوچک‌تر یا در حال رشد ممکن است نوآورتر باشند، زیرا کمتر با شانس از دست می‌دهند، سیستم‌های قدیمی بار کمتری بر آنها وارد می‌شود، و گاهی اوقات می‌توانند با نادیده گرفتن نسل‌های توسعه یا سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نظامی یا تجاری جدید و آزمایش‌نشده پیشروی کنند.

  • ایران در سال 2019 با انجام یک حمله هماهنگ و دوربرد به تأسیسات تولید نفت در عربستان سعودی با استفاده از ترکیبی از پهپادهای مسلح و موشک‌های کروز، توانایی ترکیب خلاقانه فناوری‌ها و تکنیک‌های مختلف را نشان داد – حمله‌ای که برای مدت کوتاهی بیش از 5 مورد را خاموش کرد. درصد از تولید جهانی نفت را افزایش داد و قیمت نفت را افزایش داد.
  • PMC ها، به ویژه آنهایی که به دستور یکی از قدرت های بزرگ و با دسترسی بالقوه به بهترین فناوری ها عمل می کنند، احتمالاً سلاح های پیشرفته و تجهیزات نظارتی را نیز در عملیات خود قرار می دهند. بدون محدودیت توسط بوروکراسی ها، دکترین ها و سنت های ارتش های دولتی، این امکان وجود دارد که PMC ها ممکن است راه را در شناسایی راه های جدید و نوآورانه برای به کارگیری فناوری های روزافزون پیشرفته در میدان نبرد رهبری کنند.
  • گروه‌های شورشی و تروریستی ممکن است سعی کنند از فناوری‌های پیشرفته استفاده بیشتری کنند، زیرا به‌طور فزاینده‌ای ارزان‌تر و دستیابی به آن‌ها آسان می‌شود. در حال حاضر، ساخت و یا خرید پهپاد و تطبیق آنها برای حمل چند پوند مواد منفجره برای تروریست های بالقوه آسان است.


چشم انداز و پیامدها


فن‌آوری‌های جدید جنگ در طول تاریخ پدیدار شده‌اند، اغلب با تحسین فراوان، اما فقط برای اینکه تأثیر محدودی بر میدان نبرد داشته باشند، در حالی که دیگران – مانند باروت – تأثیرات عمیقی داشته‌اند.

تشخیص دقیق اینکه کدام و تا چه اندازه فناوری‌ها و تکنیک‌های جدید بیشترین تأثیر را بر ویژگی آینده جنگ خواهند داشت، بسیار دشوار است.

با این وجود، قابلیت‌های پیشرفته‌ای که در حال حاضر در میدان نبرد ظاهر می‌شوند، یا در افق هستند، به چندین روند و پیامدهای بالقوه برای جنگ و صلح در سال 2040 اشاره می‌کنند.

فن آوری های پیشرفته به طور فزاینده ای در دسترس است

بسیاری از سیستم های پیشرفته ای که احتمالاً در طی 20 سال آینده توسعه یافته و مستقر می شوند، تهدیدی برای گسترش سلاح های هسته ای هستند.

با سرعت مداوم تغییرات و انتشار فناوری، بسیاری از فناوری‌های مرتبط نظامی احتمالاً هم برای دولت‌ها و هم برای بازیگران غیردولتی در دسترس‌تر و گسترده‌تر می‌شوند.

  • به عنوان مثال، فناوری و خدمات فضایی ذاتاً دارای کاربرد دوگانه هستند، به این معنی که خدمات پیشرفته و مبتنی بر فضا – مانند تصاویر با وضوح بالا – برای کاربردهای نظامی و همچنین استفاده دولتی و تجاری غیرنظامی در دسترس خواهند بود.
  • تکثیر و هزینه نسبتاً پایین فناوری در حال حاضر مانعی بسیار کم برای درگیری در فضای سایبری ایجاد کرده است که به کشورها یا گروه‌های کوچک امکان می‌دهد بدون سیستم‌های تسلیحاتی و پرسنل گران‌قیمت به اثر استراتژیک دست یابند. استفاده از قابلیت‌های فضای مجازی کم‌هزینه نیز می‌تواند مزیتی را در برابر کشور یا سازمان وابسته به فناوری ایجاد کند.
  • با توجه به گسترش فناوری و نقش مرکزی که صنعت تجاری در توسعه برنامه‌ها و سیستم‌های جدید ایفا می‌کند، می‌توان همگرایی پویایی را تصور کرد که در آن نوع جدیدی از PMC ظهور می‌کند که قابلیت‌های نظامی پیشرفته‌ای را فراهم می‌کند – مانند سلاح‌های روباتیک و سکوهایی که توسط مزدوران اداره می شوند – در ازای پرداخت هزینه. این می تواند قدرت های نظامی کمتر را قادر سازد تا از هزینه توسعه نظامی مدرن و آموزش پرسنل ماهر جلوگیری کنند.


پناهگاه ها کمتر ایمن هستند

قابلیت‌های حمله دقیق دوربرد به این معنی است که مناطقی که زمانی تصور می‌شد به دلیل فاصله نسبتاً ایمن از حملات متعارف هستند، به طور فزاینده‌ای آسیب‌پذیر خواهند شد، از جمله فرودگاه‌ها، مناطق مونتاژ، و مراکز فرماندهی و کنترل.

کشورها همچنین ممکن است با حملات سایبری هماهنگ، بدون محدودیت جغرافیایی، علیه زیرساخت های حیاتی برای ایجاد اختلال در حرکت نیروها، ایجاد هرج و مرج در میان جمعیت غیرنظامی و تضعیف عزم عمومی برای اقدام نظامی مواجه شوند.

افزایش خطر محاسبه اشتباه و تشدید

آینده میدان های نبرد

افزایش در دسترس بودن سیستم های تسلیحاتی پیشرفته و افزایش استفاده از جنگ هیبریدی و غیر جنبشی احتمالاً درک دیرینه بازدارندگی بین دولتی را به چالش می کشد و احتمالاً خطر تشدید ناخواسته به درگیری مستقیم بین دولتی را به همراه خواهد داشت.

  • اگر مافوق صوت و سایر سلاح‌های پیشرفته و دقیق ضربتی به همان اندازه مؤثر و سخت هستند که در برابر آن دفاع می‌شوند، این سیستم‌ها می‌توانند سلاح‌های ضربه اول ایده‌آل باشند. اگر تنش‌ها بالا باشد، رهبران ممکن است به دلیل ترس از دست دادن زرادخانه پیشرفته مافوق صوت و سایر سلاح‌ها در اولین حمله حریف، تحت فشار قرار بگیرند تا ابتدا ضربه بزنند.
  • افزایش فعالیت‌های منطقه خاکستری، حتی اگر به منظور جلوگیری از رویارویی نظامی در مقیاس کامل باشد، متغیر خطر دیگری را معرفی می‌کند، به‌ویژه با افزایش قابلیت‌ها در طول زمان. در یک رویارویی، هیچ یک از طرفین به احتمال زیاد مطمئن نیست که طرف مقابل چگونه واکنش نشان خواهد داد، برای مثال، زمانی که پیمانکاران نظامی خصوصی تحت حمایت دولت در نبردها کشته می شوند یا حملات سایبری زیرساخت های حیاتی را از کار می اندازند یا انتخابات را مختل می کنند. در اصل، استفاده از چنین روش‌هایی فرض می‌کند که طرف مقابل به دنبال تشدید نخواهد بود.


کشنده تر، هر چند نه لزوما تعیین کننده

درگیری‌های آینده که شامل قدرت‌های بزرگ یا متوسط ​​می‌شود، می‌تواند از همان ابتدا به شدت خشونت‌آمیز و در عین حال طولانی و بی‌نتیجه باشد.

برای قرن‌ها، دشمنان جنگ‌هایی را شروع کرده‌اند که فکر می‌کنند دارای امتیازی هستند که به آنها امکان می‌دهد سریع و قاطعانه پیروز شوند.

گاهی اوقات آنها درست بوده اند، اما در موارد دیگر رهبرانی که فکر می کردند فن آوری های جنگنده یا استراتژی های نظامی دارند اشتباه می کردند.

با طیف گسترده ای از فناوری ها و مفاهیم جنگی جدید، اما آزمایش نشده، ممکن است چنین پویایی در 20 سال آینده همچنان تکرار شود.

  • برای مقایسه تاریخی، حمله ژاپن به پرل هاربر در سال 1941، ناوگان جنگی ناوگان دریایی آمریکا در اقیانوس آرام را فلج کرد و بیش از 2400 آمریکایی را کشت. در آینده، سلاح‌های پیشرفته و کشنده می‌توانند تأثیرات تأثیرگذاری مشابهی داشته باشند و تلفات مشابهی را به نیروهای مسلح یک کشور در دقایق ابتدایی درگیری وارد کنند.
  • سرعت و مقیاس چنین ویرانی می‌تواند هر کشوری را که در درگیری‌های آتی متحمل خسارات مشابهی می‌شود، به دلیل از دست دادن توانایی و اعتماد نظامی، شوک ناشی از تلفات یا ترکیبی که اراده آن را برای جنگ تضعیف می‌کند، به تسلیم شدن یا عقب‌نشینی از نبرد سوق دهد. با این حال، این امکان وجود دارد که چنین ضررهای ظاهراً تعیین کننده ای باعث شود که یک ملت بدون توجه به هزینه خون و گنج، به مبارزه ادامه دهند، همانطور که در مورد ایالات متحده پس از پرل هاربر اتفاق افتاد. چنین سناریویی همچنین ممکن است یک کشور را مجبور به استفاده از فن آوری های جدید تسلیحاتی یا رویکردهای جدید برای جنگ کند که در غیر این صورت ممکن است برای شکست دادن حریف خود به آن فکر نمی کرد.

آینده میدان های نبرد

مهندس حمید تدینی: نویسنده و وبلاگ نویس مشهور، متخصص در زبان برنامه نویسی و هوش مصنوعی و ساکن آلمان است. مقالات روشنگر او به پیچیدگی های این زمینه ها می پردازد و به خوانندگان درک عمیقی از مفاهیم پیچیده فناوری ارائه می دهد. کار او به دلیل وضوح و دقت مشهور است. مهندس حمید تدینی: نویسنده و وبلاگ نویس مشهور، متخصص در زبان برنامه نویسی و هوش مصنوعی و ساکن آلمان است. مقالات روشنگر او به پیچیدگی های این زمینه ها می پردازد و به خوانندگان درک عمیقی از مفاهیم پیچیده فناوری ارائه می دهد. کار او به دلیل وضوح و دقت مشهور است.
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا