هوش مصنوعی خلبان در نبردهای هوایی آینده
هوش مصنوعی خلبان در نبردهای هوایی آینده -در میان بیشمار پیشرفتهای فناوری در نیروی هوایی – از جمله پیشرانه پیشرفته، رادارگریز بهتر، سلاحهای با انرژی هدایتشده و مافوق صوت – شاید مهمترین آنها هوش مصنوعی باشد.
هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد که عملیات جنگ هوایی و نحوه طراحی و استفاده از نیروی هوایی را تغییر دهد.
نیروی هوایی ایالات متحده نقش هوش مصنوعی را در دسامبر سال گذشته با پرواز یک هواپیمای شناسایی U-2 که معمولاً یک خدمه را با یک الگوریتم هوش مصنوعی به عنوان « خلبان مجازی » حمل میکند، بهطور چشمگیری نشان داد.
هنگامی که خلبان پرواز می کرد، سیستم هوش مصنوعی که به افتخار ربات جنگ ستارگان R2-D2 «ARTUµ» نام گرفت، حسگرها و ناوبری هواپیما را کنترل می کرد.
در پرواز آزمایشی، ARTUµ وظیفه یافتن پرتابگرهای موشکی دشمن را بر عهده داشت و “تنها مسئول استفاده از حسگر و ناوبری تاکتیکی” بود، در حالی که خلبان انسانی روی یافتن هواپیماهای دشمن و پرواز متمرکز بود.
ARTUم آخرین تماسها را در خصوص اختصاص رادار به شکار موشک در مقابل محافظت از خود انجام داد.
این پرواز ترکیب انسان و ماشین را در سطح جدیدی نشان داد و به پتانسیل ادغام صندلیهای عقب هوش مصنوعی در جنگندههای فعلی مانند F-35 و هواپیماهای جنگی آینده مانند پلتفرم نسل بعدی Air Dominance ایالات متحده یا NGAD اشاره کرد .
F-35 تنها برای یک نفر در کابین خلبان جا دارد، اما با هوش مصنوعی خلبان یک صندلی عقب دریافت می کند که می تواند فرآیند پیچیده یکپارچه سازی داده ها از تعداد زیادی از حسگرهای داخلی و خارجی و سایر منابع اطلاعاتی را مدیریت کند و خلبان را برای پرواز آزاد کند.
و مبارزه کنید هوش مصنوعی همچنین میتواند تیمسازی انسان و ماشین بین F-35 و سیستمهای خودمختار را مدیریت کند، مانند پلتفرم خودمختار « وفادار بالمن » که در استرالیا بهعنوان بخشی از سیستم تیمسازی نیروی هوایی بوئینگ توسعه مییابد.
بنابراین، هوش مصنوعی به طور چشمگیری حجم کار خدمه هواپیما را کاهش می دهد و می تواند داده ها و اطلاعات را سریعتر از یک خلبان انسانی پردازش کند، از جمله ارزیابی سریع تهدیدها. اما همچنین پتانسیل عملیاتی سکوهای خودمختار را در تیمهای خدمه-خدمه افزایش میدهد، زیرا میتواند نظارت و کنترل بیشتری را تضمین کند – “در حلقه” برای سکوی خودمختار – در حالی که تصویر بزرگی از عملیات تاکتیکی را به خلبان انسانی میدهد.
این امر محدودیتهای مربوط به قوانین درگیری در استفاده از سیستمهای خودمختار، از جمله پلتفرمهای تسلیحات مرگآور آینده را کاهش میدهد.
هوش مصنوعی خلبان در نبردهای هوایی آینده
برای جتهای سریعی مانند F-35، مزایای یکپارچهسازی هوش مصنوعی آشکار است – این روش رویکردهای جدیدی را برای عملیاتهای جنگی هوایی پیچیده و سریع ایجاد میکند.
برای هواپیماهای کندتر و سنگین تر مانند E-7A Wedgetail و P-8A Poseidon، ادغام هوش مصنوعی در داخل کابین خلبان احتمالاً کارایی عملیاتی هواپیماها و خدمه آنها را افزایش می دهد، به ویژه هنگامی که آنها شروع به بهره برداری از حسگرهای خارج از هواپیما بر اساس پهپادها می کنند.
به عنوان MQ-4C Triton، سکوهای دریایی یا قابلیت های فضایی. هوش مصنوعی میتواند شبکه متنوعی از سنسورها و پلتفرمها را مدیریت کند و در تبدیل سیل دادههای جمعآوریشده در فضای نبرد آینده به یک لبه دانش-کلید کسب مزیت اطلاعاتی که برای موفقیت حیاتی است- رهبری کند.
نقش هوش مصنوعی در کابین خلبان به ما نگاهی اجمالی به آینده نیروی هوایی می دهد. نیروی هوایی سلطنتی استرالیا باید به این فکر کند که نیروی هوایی به کجا می رسد، حتی با وجود اینکه F-35 در ماه دسامبر به توانایی عملیاتی اولیه دست یافت و در سال 2023 به قابلیت عملیاتی نهایی می رسد.
تقریباً مطمئن است که این آینده ترکیبی از سیستم های خدمه و خودگردان خواهد بود. ، کار با هم در تیم ها برای ارائه طیف وسیعی از اثرات به عنوان یک سیستم از سیستم ها.
لازم نیست تا اواخر دهه 2030 منتظر بمانیم تا یک پلت فرم نسل ششم ظاهر شود تا جایگزین نسل پنجم F-35 در دهه 2040 شود. به تعویق انداختن بررسی قابلیتهای جنگ هوایی آینده با حفظ طرز فکر سنتی خرید اشتباه است.
با این حال، طرح ساختار نیروی 2020 شروع فرآیند جایگزینی F-35 را به اواسط دهه 2030 عقب می اندازد.
با توجه به سرعت تغییرات تکنولوژیکی و زوال سریع در محیط استراتژیک ما، این جدول زمانی تصوری باید به چالش کشیده شود و کسب قابلیت باید سریعتر اتفاق بیفتد.
با توجه به اینکه ایالات متحده در حال حاضر به عنوان یک نمایشگر برای NGAD پرواز می کند و رویکرد ” سری قرن دیجیتال” را برای کسب در نظر می گیرد ، وقت آن رسیده است که استرالیا پارادایم اکتساب آهسته و نسلی را کنار بگذارد.
سرمایه گذاری در فناوری های نوآورانه مانند هوش مصنوعی بخشی از این تحول است.
یک سیستم نبرد هوایی تکمیلی نسل بعدی که در چندین پلتفرم و فناوری پراکنده شده است – خدمه ای و مستقل – که هوش مصنوعی را به عنوان یک جزء کلیدی دارد، باید به عنوان فرصتی برای توسعه مشترک با شرکای Five Eyes ما، به ویژه ایالات متحده، اولویت بندی شود.
نیروی دفاعی استرالیا می تواند با همتایان آمریکایی خود، یا با متحدان و شرکای خود در اروپا و ژاپن، برای توسعه قابلیت های جنگ هوایی آینده که مکمل و در نهایت جایگزین F-35 زودتر از دهه 2040 باشد، همکاری کند.
هواپیمای بدون سرنشین «وفادار وفادار» بوئینگ اولین گام خوبی است و ممکن است بتواند به یک قابلیت جنگ هوایی قدرتمند در آینده تبدیل شود.
زمان آن فرا رسیده است که RAAF در تسریع دستیابی به نسل بعدی قابلیت های رزم هوایی آینده نگر و فعال باشد.
این تلاش باید کاربرد گسترده هوش مصنوعی را در داخل کابین خلبان و در سراسر فضای نبرد در بر بگیرد تا به ارتش ما اجازه دهد تا با سرعت ماشین فکر و عمل کند.
البته حرکت سریع خطراتی دارد. هوش مصنوعی هنوز یک فناوری نسبتا جدید است و باید بر پیچیدگی آن تسلط یافت.
شبکهسازی تعداد زیادی از حسگرهای خارج از هواپیما که یک الگوریتم هوش مصنوعی میتواند برای اطلاع رسانی به خدمه هواپیما از تصویر عملیاتی مشترک استفاده کند، نیازمند سرمایهگذاری قابل توجهی در توسعه نرمافزار است که با ایجاد امکانات تحقیقاتی و آموزش پرسنل پشتیبانی میشود.
برای کار کردن به افزایش قابل توجهی در پهنای باند ارتباطات پرسرعت دیجیتال نیاز دارد. احتمالاً این امر مستلزم سرمایهگذاری در سایر حوزههای فناوری است – به ویژه ارتباطات نوری لیزری مبتنی بر ماهواره و فناوریهای کوانتومی.
همچنین ADF در یک حوزه الکترومغناطیسی غیرقابل رقابت عمل نخواهد کرد. دشمنان بالقوه مانند چین در حال توسعه قابلیتهای پیچیده در جنگ الکترونیک و شبکه هستند، بنابراین فرماندهی و کنترل تاکتیکی ما، از جمله عناصر کنترلشده توسط یک «پشتنشین» هوش مصنوعی، باید قوی و انعطافپذیر باشد.
رویارویی با تمام این چالش ها به زمان، پول و پرسنل ماهر نیاز دارد. نمایش U-2 نیروی هوایی ایالات متحده از ARTUµ یک گام به سمت پایینتر از مسیر به سمت نیروی هوایی فردا است و استرالیا برای دستیابی به موفقیت باید با عزم راسخ ادامه دهد.