آلبرت انیشتین | بیوگرافی، آموزش، اکتشافات، و حقایق
آلبرت انیشتین | بیوگرافی، آموزش، اکتشافات، و حقایق –آلبرت انیشتین (زاده ۱۴ مارس ۱۸۷۹، اولم ، وورتمبرگ، آلمان – درگذشته ۱۸ آوریل ۱۹۵۵، پرینستون ، نیوجرسی ، ایالات متحده) فیزیکدان آلمانی الاصل که نظریههای نسبیت خاص و عام را توسعه داد و جایزه نوبل فیزیک را در سال ۱۹۲۱ دریافت کرد.
برای توضیح او در مورد اثر فوتوالکتریک . اینشتین را عموماً تأثیرگذارترین فیزیکدان قرن بیستم می دانند.
آلبرت انیشتین | بیوگرافی، آموزش، اکتشافات، و حقایق
دوران کودکی و تحصیل
والدین انیشتین یهودیان سکولار و طبقه متوسط بودند.
پدرش، هرمان انیشتین، در اصل یک فروشنده تخت پر بود و بعداً یک کارخانه الکتروشیمیایی را با موفقیت متوسطی اداره کرد.
مادرش، پائولین کوخ سابق، اداره خانواده را بر عهده داشت.
او یک خواهر به نام ماریا (که ماجا نام داشت) داشت که دو سال بعد از آلبرت به دنیا آمد.
انیشتین مینویسد که دو «عجایب» عمیقاً سالهای اولیه او را تحت تأثیر قرار دادند.
اولین مورد برخورد او با قطب نما در پنج سالگی بود. او متعجب بود که نیروهای نامرئی می توانند سوزن را منحرف کنند.
این منجر به شیفتگی مادام العمر با نیروهای نامرئی می شود.
دومین شگفتی در سن 12 سالگی زمانی رخ داد که او کتاب هندسه را کشف کرد که آن را بلعید و آن را “کتاب هندسه کوچک مقدس” خود نامید.
انیشتین در 12 سالگی عمیقاً مذهبی شد، حتی چندین آهنگ در ستایش خدا ساخت و در راه مدرسه آهنگ های مذهبی خواند.
با این حال، پس از خواندن کتاب های علمی که با اعتقادات مذهبی او در تضاد بود، این تغییر شروع شد.
این چالش با اقتدار مستقر تأثیر عمیق و ماندگاری بر جای گذاشت.
در ورزشگاه لویتپولد ، انیشتین اغلب احساس میکرد بیجا و قربانی یک سیستم آموزشی به سبک پروسی است که به نظر میرسید اصالت و خلاقیت را خفه میکرد.
حتی یکی از معلمان به او گفت که او هرگز به چیزی نمی رسد.
یکی دیگر از تأثیرات مهم دیگر بر اینشتین، یک دانشجوی جوان پزشکی به نام ماکس تلمود (بعدها ماکس تالمی) بود که اغلب در خانه اینشتین شام می خورد.
تلمود یک معلم غیررسمی شد و اینشتین را با ریاضیات و فلسفه آشنا کرد .
زمانی که اینشتین 16 ساله بود، یک نقطه عطف مهم رخ داد.
تلمود پیش از این او را با مجموعهای از علوم کودکان توسط آرون برنشتاین، Naturwissenschaftliche Volksbucher (1867–1868؛ کتابهای محبوب علوم فیزیکی ) معرفی کرده بود، که در آن نویسنده سوار شدن در کنار برقی را که در یک سیم تلگراف حرکت میکرد، تصور میکرد .
سپس انیشتین این سوال را از خود پرسید که در 10 سال آینده بر تفکر او غالب خواهد شد:پرتو نور به نظر می رسد اگر بتوانید در کنار آن بدوید؟
اگر نور یک موج بود ، پرتو نور باید مانند یک موج یخ زده ثابت به نظر برسد.
با این حال، حتی در کودکی می دانست که امواج نور ثابت هرگز دیده نشده اند، بنابراین یک پارادوکس وجود داشت .
انیشتین همچنین اولین “مقاله علمی” خود را در آن زمان نوشت (“بررسی وضعیت اتر در میدان های مغناطیسی”).
تحصیل انیشتین به دلیل شکست های مکرر پدرش در تجارت مختل شد.
در سال 1894، پس از اینکه شرکت او نتوانست قرارداد مهمی برای برقرسانی شهر مونیخ به دست آورد ، هرمان انیشتین به میلان نقل مکان کرد تا با یکی از بستگان خود کار کند.
انیشتین را در یک پانسیون در مونیخ رها کردند و انتظار داشتند که تحصیلات خود را به پایان برساند.
انیشتین تنها، بدبخت و دور از انتظار انجام وظیفه نظامی وقتی 16 ساله شد، شش ماه بعد فرار کرد و در آستان پدر و مادر متعجب خود فرود آمد.
والدین او متوجه مشکلات عظیمی شدند که او به عنوان یک ترک تحصیل و طفره رفتن از سربازی بدون هیچ مهارت قابل استفاده با آن مواجه بود.
چشم انداز او امیدوار کننده به نظر نمی رسید.
خوشبختانه، انیشتین میتوانست مستقیماً به Eidgenössische Polytechnische Schule («مدرسه پلیتکنیک فدرال سوئیس»؛ در سال 1911، پس از گسترش در سال 1909 به وضعیت دانشگاهی کامل، به Eidgenössische Technische Hochschule یا «موسسه فناوری فدرال سوئیس» تغییر نام داد.
بدون معادل دیپلم دبیرستان در صورت قبولی در امتحانات ورودی سخت آن. نمرات او نشان داد که او در ریاضیات و فیزیک عالی بود، اما در فرانسه ، شیمی و زیست شناسی شکست خورد .
به دلیل نمرات استثنایی ریاضیات، او به شرطی به پلی تکنیک اجازه ورود پیدا کرد که ابتدا تحصیلات رسمی خود را تمام کند.
او به دبیرستان ویژه ای رفت که توسط Jost Winteler در آرائو سوئیس اداره می شد و در سال 1896 فارغ التحصیل شد.
او همچنین در آن زمان تابعیت آلمانی خود را ترک کرد . (او تا سال 1901 که تابعیت سوئیس به او اعطا شد، بدون تابعیت بود.)
او با خانواده وینتلر، که با آن ها سوار شده بود، دوست مادام العمر شد.
(دختر وینتلر، ماری، اولین عشق انیشتین بود؛ خواهر انیشتین، ماجا، در نهایت با پسر وینتلر، پل و دوست نزدیکش ازدواج کرد.میشل بسو با دختر بزرگشان، آنا ازدواج کرد.)
انیشتین به یاد می آورد که سال های اقامت در زوریخ برخی از شادترین سال های زندگی او بود.
او دانشآموزان زیادی را ملاقات کرد که به دوستان وفادار تبدیل میشدند، مانند مارسل گروسمان، ریاضیدان، و بسو، که از گفتگوهای طولانی درباره مکان و زمان با آنها لذت میبرد.
او همچنین با همسر آینده خود، میلوا ماریچ، یک دانشجوی فیزیک از صربستان آشنا شد.
آلبرت انیشتین | بیوگرافی، آموزش، اکتشافات، و حقایق
از فارغ التحصیلی تا “سال معجزه” نظریه های علمی آلبرت انیشتین
پس از فارغ التحصیلی در سال 1900، اینشتین با یکی از بزرگترین بحران های زندگی خود روبرو شد.
از آنجا که او دروس پیشرفته را به تنهایی مطالعه می کرد، اغلب کلاس ها را قطع می کرد.
این باعث دشمنی برخی از اساتید به ویژه هاینریش وبر شد. متأسفانه انیشتین از وبر توصیه نامه خواست.
متعاقباً انیشتین برای هر موقعیت آکادمیکی که درخواست می کرد، رد شد. او بعدها نوشت،
اگر وبر یک بازی نادرست با من انجام نمی داد، مدت ها پیش [یک شغل] پیدا می کردم.
در همین حال، رابطه انیشتین با ماریک عمیق تر شد، اما والدینش به شدت با این رابطه مخالفت کردند.
مادرش به ویژه به پیشینه صرب او اعتراض داشت (خانواده ماریچ مسیحی ارتدوکس شرقی بودند ).
با این حال، انیشتین با والدین خود مخالفت کرد و در ژانویه 1902 او و ماریچ حتی صاحب فرزندی به نام لیزرل شدند که سرنوشت او مشخص نیست.
(معمولاً تصور می شود که او بر اثر مخملک درگذشت یا برای فرزندخواندگی واگذار شد .)
در سال 1902 اینشتین شاید به پایین ترین نقطه زندگی خود رسید.
او نمی توانست بدون کار با ماریچ ازدواج کند و خانواده اش را تامین کند و کسب و کار پدرش ورشکست شد.
انیشتین مستاصل و بیکار، مشاغل پستی را برای آموزش کودکان انتخاب کرد، اما حتی از این مشاغل نیز اخراج شد.
نقطه عطف اواخر همان سال بود، زمانی که پدر دوست همیشگی اش مارسل گروسمن توانست او را برای سمتی به عنوان منشی در اداره ثبت اختراع سوئیس در برن معرفی کند .
در همان زمان، پدر انیشتین به شدت بیمار شد و درست قبل از مرگ او، اجازه داد تا پسرش با ماریک ازدواج کند.
سالها، انیشتین با یادآوری اینکه پدرش مرده بود، غم و اندوه زیادی را تجربه میکرد.
با درآمد اندک اما ثابت برای اولین بار، انیشتین به اندازه کافی برای ازدواج با ماریک احساس اطمینان کرد، که در 6 ژانویه 1903 ازدواج کرد.
فرزندان آنها، هانس آلبرت و ادوارد، به ترتیب در سال 1904 و 1910 در برن متولد شدند.
در گذشته ، شغل انیشتین در اداره ثبت اختراع یک برکت بود.
او به سرعت تجزیه و تحلیل درخواستهای ثبت اختراع را به پایان میرساند و به او فرصت میدهد تا در مورد چشماندازی که از ۱۶ سالگی او را به خود مشغول کرده بود، رویاپردازی کند: اگر در کنار یک پرتو نور مسابقه دهید، چه اتفاقی میافتد؟
در حالی که در مدرسه پلی تکنیک تحصیل کرده بودمعادلات ماکسول که ماهیت نور را توصیف می کند و حقیقتی ناشناخته برای خود جیمز کلرک ماکسول کشف کرد – یعنی اینکه سرعت نور بدون توجه به سرعت حرکت یکسان باقی می ماند.
این نقض می کند اما قوانین حرکت نیوتن ، زیرا در نظریه اسحاق نیوتن سرعت مطلق وجود ندارد .
این بینش باعث شد تا انیشتین اصل نسبیت را فرموله کند : “سرعت نور در هر قاب اینرسی (قاب دائماً متحرک) ثابت است.”
در طول سال 1905، که اغلب «سال معجزهآمیز» اینشتین نامیده میشود، او چهار مقاله درAnnalen der Physik ، که هر کدام مسیر فیزیک مدرن را تغییر می دهند:
- 1. “Über einen die Erzeugung und Verwandlung des Lichtes betreffenden heuristischen Gesichtspunkt” (“درباره دیدگاه اکتشافی در مورد تولید و تبدیل نور”)، که در آن انیشتین نظریه کوانتومی را بر نور به منظور توضیح اثر فوتوالکتریک . اگر نور در بستههای کوچکی (که بعداً فوتون نامیده شد ) رخ دهد، باید الکترونهای فلز را به روشی دقیق از بین ببرد.
- 2. “Über die von der molekularkinetischen Theorie der Wärme geforderte Bewegung von in ruhenden Flüssigkeiten suspendierten Teilchen” (“درباره حرکت ذرات کوچک معلق در مایعات ثابت مورد نیاز توسط نظریه مولکولی – جنبشی”) اثبات تجربی وجود اتم ها با تجزیه و تحلیل حرکت ذرات ریز معلق در آب ساکن، نامیده می شود با حرکت براونی ، او میتوانست اندازه اتمهای تکان دهنده و عدد آووگادرو را محاسبه کند ( به قانون آووگادرو مراجعه کنید ).
- 3. “Zur Elektrodynamik bewegter Körper” (“درباره الکترودینامیک اجسام متحرک”)، که در آن انیشتین نظریه ریاضی را مطرح کرد.نسبیت خاص .
- 4. “آیا die Trägheit eines Körpers von seinem Energieinhalt abhängig؟” («آیا اینرسی یک جسم به محتوای انرژی آن بستگی دارد؟»)، تقریباً به عنوان یک فکر بعدی ارائه شد، که نشان داد نظریه نسبیت به معادله E = mc 2 منجر شد . این اولین مکانیزم را برای توضیح این موضوع ارائه کردمنبع انرژی خورشید و ستارگان دیگر
انیشتین همچنین در سال 1905 مقاله ای را برای دکتری خود ارسال کرد.
به خصوص دانشمندان دیگرهانری پوانکاره وهندریک لورنتز ، قطعاتی از نظریه نسبیت خاص داشت، اما اینشتین اولین کسی بود که کل نظریه را با هم جمع کرد و متوجه شد که این یک قانون جهانی طبیعت است ، نه یک اثر عجیب حرکت در اتر ، همانطور که پوانکاره و لورنتس داشتند. فکر.
(اینشتین در یک نامه خصوصی به میلوا به “نظریه ما” اشاره کرد، که برخی را بر آن داشت تا حدس بزنند که او یکی از بنیانگذاران نظریه نسبیت است.
با این حال، میلوا پس از دو بار رد شدن در امتحانات فارغ التحصیلی خود، فیزیک را رها کرده بود و هیچ سابقه ای از آن وجود ندارد.
در واقع، انیشتین در مقاله خود در سال 1905، تنها به گفتگوهای خود با بسو در توسعه نسبیت اشاره می کند.)
در قرن نوزدهم دو ستون فیزیک وجود داشت: قوانین حرکت نیوتن و نظریه نور ماکسول.
اینشتین تنها بود که متوجه شد آنها در تضاد هستند و یکی از آنها باید سقوط کند.
آلبرت انیشتین | بیوگرافی، آموزش، اکتشافات، و حقایق
نسبیت عام و حرفه تدریس آلبرت انیشتین
در ابتدا مقالات انیشتین در سال 1905 توسط جامعه فیزیک نادیده گرفته شد .
بعد از اینکه او مورد توجه تنها یک فیزیکدان قرار گرفت، این تغییر شروع شد، شاید تاثیرگذارترین فیزیکدان نسل خود،ماکس پلانک ، بنیانگذار نظریه کوانتومی .
به زودی، به دلیل اظهارات ستایش آمیز پلانک و آزمایش هایی که به تدریج نظریه های او را تأیید کرد، انیشتین برای سخنرانی در جلسات بین المللی مانند کنفرانس های Solvay دعوت شد و او به سرعت در جهان آکادمیک رشد کرد.
به او یک سری سمت در موسسات معتبرتر از جمله دانشگاه زوریخ، دانشگاه پراگ ، موسسه فناوری فدرال سوئیس، و در نهایت دانشگاه برلین پیشنهاد شد ، جایی که او به عنوان مدیر موسسه فیزیک قیصر ویلهلم خدمت کرد. 1913 تا 1933 (اگرچه افتتاح مؤسسه تا سال 1917 به تعویق افتاد ).
حتی با گسترش شهرت او، ازدواج انیشتین در حال فروپاشی بود. او دائماً در راه بود و در کنفرانسهای بینالمللی سخنرانی میکرد و در تفکر نسبیت گم میشد .
این زوج مکرراً در مورد فرزندان و وضعیت مالی ناچیزشان با هم بحث می کردند.
انیشتین که متقاعد شده بود ازدواجش محکوم به شکست است، رابطه ای با پسر عموی خود به نام السا لوونتال آغاز کرد که بعداً با او ازدواج کرد.
(السا از طرف مادرش پسر عموی اول و از طرف پدرش پسر عموی دوم بود.) وقتی سرانجام در سال 1919 از میلوا جدا شد، موافقت کرد که در صورت دریافت جایزه نوبل، پولی را که ممکن است دریافت کند به او بدهد .
یکی از افکار عمیقی که انیشتین را از سال 1905 تا 1915 درگیر کرد ، نقص اساسی در نظریه خود او بود: هیچ اشاره ای به این نظریه نداشت.گرانش یا شتاب . دوست شپل ارنفست متوجه یک واقعیت عجیب شده بود.
اگر یک دیسک در حال چرخش باشد، لبه آن سریعتر از مرکز آن حرکت می کند و از این رو (بر اساس نسبیت خاص) میله های متری که روی محیط آن قرار می گیرند باید کوچک شوند.
این بدان معناست که هندسه صفحه اقلیدسی باید برای دیسک شکست بخورد.
برای 10 سال آینده، انیشتین با فرموله کردن نظریه گرانش بر حسب انحنای فضا – زمان جذب خواهد شد .
از نظر انیشتین، نیروی گرانشی نیوتن در واقع محصول جانبی یک واقعیت عمیق تر بود: خم شدن بافت فضا و زمان.
در نوامبر 1915 انیشتین سرانجام نظریه نسبیت عام را تکمیل کرد که او آن را شاهکار خود می دانست.
در تابستان 1915، انیشتین شش سخنرانی دو ساعته در دانشگاه گوتینگن ایراد کرد که به طور کامل نسخه ناقصی از نسبیت عام را توضیح می داد که فاقد چند جزئیات ریاضی ضروری بود.
تا حد زیادی به تعجب انیشتین ، ریاضیدان دیوید هیلبرت ، که سخنرانیها را در دانشگاه خود سازماندهی کرده بود و با انیشتین مکاتبه میکرد، سپس این جزئیات را تکمیل کرد و مقالهای را در نوامبر در مورد نسبیت عام، درست پنج روز قبل از انیشتین، ارائه کرد، گویی این نظریه متعلق به خودش بود.
بعداً آنها اختلافات خود را اصلاح کردند و دوست ماندند. اینشتین به هیلبرت مینویسد،
امروزه فیزیکدانان عملی را که معادلات از آن به دست میآیند، عمل انیشتین-هیلبرت میدانند، اما خود این نظریه صرفاً به اینشتین نسبت داده میشود.
انیشتین متقاعد شده بود که نسبیت عام به دلیل زیبایی ریاضی آن صحیح است و به این دلیل که تقدم حضیض را به دقت پیش بینی می کرد.
مدار عطارد به دور خورشید ( به عطارد مراجعه کنید : عطارد در آزمون های نسبیت ). نظریه او همچنین انحراف قابل اندازه گیری نور را به دور خورشید پیش بینی کرد.
در نتیجه، او حتی پیشنهاد کمک به یک اکسپدیشن را برای اندازهگیری انحراف نور ستارهها در طول خورشید گرفتگی داد.
شهرت جهانی و جایزه نوبل
کار اینشتین با جنگ جهانی اول قطع شد . مادام العمرصلح طلب ، او تنها یکی از چهار روشنفکر آلمانی بود که مانیفست مخالف ورود آلمان به جنگ را امضا کرد .
با ناراحتی زنگ زد ناسیونالیسم «سرخک بشریت». او مینویسد: «در چنین زمانی، آدم متوجه میشود که متعلق به چه گونه جانوری متأسفانه است.»
در هرج و مرج پس از جنگ، در نوامبر 1918، دانشجویان تندرو کنترل دانشگاه برلین را به دست گرفتند و رئیس کالج و چندین استاد را گروگان گرفتند.
بسیاری می ترسیدند که درخواست پلیس برای آزادی مقامات منجر به یک رویارویی غم انگیز شود.
انیشتین از آنجا که هم مورد احترام دانشجویان و هم اساتید بود، کاندیدای منطقی برای میانجیگری این بحران بود. با هم مکس بورن ، اینشتین مصالحه ای را میانجی گری کرد که آن را حل کرد.
پس از جنگ، دو اکسپدیشن برای آزمایش پیشبینی انیشتین مبنی بر انحراف نور ستاره در نزدیکی خورشید فرستاده شد.
یکی به مقصد جزیره پرنسیپ در سواحل غرب آفریقا و دیگری به سمت سوبرال در شمال برزیل حرکت کرد تا خورشید را مشاهده کند.کسوف 29 مه 1919. در 6 نوامبر نتایج در لندن در یک نشست مشترک اعلام شد.انجمن سلطنتی و انجمن سلطنتی نجوم .
تیتر روزنامه تایمز لندن چنین بود: «انقلاب در علم- نظریه جدید جهان- ایده های نیوتن سرنگون شد- اعلام لحظه ای- فضا منحرف شد .
دعوتنامههایی برای او سرازیر شد تا در سراسر جهان سخنرانی کند. در سال 1921 انیشتین اولین سفر از چندین تور جهانی را با بازدید از ایالات متحده ، انگلستان ، ژاپن و فرانسه آغاز کرد .
هر جا که می رفت، جمعیت به هزاران نفر می رسید. در مسیر ژاپن، او خبر دریافت جایزه نوبل فیزیک را دریافت کرد ، اما برای اثر فوتوالکتریک و نه برای نظریههای نسبیت.
انیشتین در طول سخنرانی پذیرش خود، با صحبت در مورد نسبیت به جای اثر فوتوالکتریک ، حضار را شگفت زده کرد .
اینشتین همچنین علم جدید را راه اندازی کرد کیهان شناسی .
معادلات او پیشبینی میکرد که جهان پویا است – در حال انبساط یا انقباض.
این با دیدگاه رایج مبنی بر ساکن بودن جهان در تضاد بود، بنابراین او با اکراه یک «اصطلاح کیهانی» را برای تثبیت مدل خود از جهان معرفی کرد.
در سال 1929 ستاره شناس ادوین هابل دریافت که جهان واقعاً در حال انبساط است و در نتیجه کار قبلی اینشتین را تأیید می کند.
در سال 1930، در بازدید از رصدخانه کوه ویلسون در نزدیکی لس آنجلس ، انیشتین با هابل ملاقات کرد و ثابت کیهانی را “بزرگترین اشتباه” خود اعلام کرد.
با این حال، دادههای ماهوارهای اخیر نشان دادهاند که ثابت کیهانی احتمالاً صفر نیست، بلکه در واقع بر محتوای ماده-انرژی کل جهان مسلط است.
“اشتباه” انیشتین ظاهراً سرنوشت نهایی جهان را تعیین می کند.
در همان بازدید از کالیفرنیا ، از انیشتین خواسته شد تا در کنار این بازیگر کمدی ظاهر شودچارلی چاپلین در اولین نمایش هالیوودی این فیلم چراغ های شهر .
وقتی هزاران نفر به آنها حمله کردند، چاپلین گفت: “مردم من را تشویق می کنند زیرا همه مرا درک می کنند و شما را تشویق می کنند زیرا هیچکس شما را نمی فهمد.”
انیشتین از چاپلین پرسید: همه اینها به چه معناست؟ چاپلین پاسخ داد: هیچی.
اینشتین همچنین مکاتباتی را با دیگر متفکران تأثیرگذار در این دوره آغاز کرد. بازیگموند فروید (هر دوی آنها پسرانی با مشکلات روانی داشتند) در مورد اینکه آیا جنگ ذاتی بشریت است یا خیر.
با عارف هندی گفتگو کرد رابیندرانات تاگور این سوال را مطرح می کند که آیا آگاهی می تواند بر وجود تأثیر بگذارد؟ یکی از خبرنگاران خاطرنشان کرد:
دیدن آنها در کنار هم جالب بود – تاگور، شاعری با سر یک متفکر، و انیشتین، متفکری با سر یک شاعر. برای یک ناظر به نظر می رسید که دو سیاره در حال گفتگو هستند.
اینشتین همچنین دیدگاههای مذهبی خود را روشن کرد و اظهار داشت که معتقد است «پیرمردی» وجود دارد که قانونگذار نهایی است.
او نوشت که به خدای شخصی که در امور بشر دخالت می کند اعتقاد ندارد، بلکه به خدای فیلسوف یهودی هلندی قرن هفدهم، بندیکت دو اسپینوزا – خدای هماهنگی و زیبایی – اعتقاد دارد.
او معتقد بود وظیفه او این بود که تئوری اصلی را تدوین کند که به او امکان “خواندن ذهن خدا” را بدهد. او می نوشت،
من یک آتئیست نیستم و فکر نمی کنم بتوانم خودم را یک پانتئیست بنامم.
ما در موقعیت کودک کوچکی هستیم که وارد یک کتابخانه بزرگ پر از کتاب به زبانهای مختلف میشود.
کودک به طرز مبهمی به نظم مرموز در چیدمان کتابها مشکوک است، اما نمیداند که چیست.
به نظر من این نگرش حتی باهوش ترین انسان نسبت به خداست.
واکنش نازی ها و آمدن به آمریکا
به ناچار شهرت انیشتین و موفقیت بزرگ تئوری هایش واکنشی را ایجاد کرد.
افزایش جنبش نازی هدف مناسبی در نسبیت پیدا کرد و آن را “فیزیک یهودی” نامید و از کنفرانس ها و کتاب سوزی حمایت کرد تا انیشتین و نظریه های او را محکوم کند.
نازی ها فیزیکدانان دیگری از جمله برندگان جایزه نوبل را به خدمت گرفتند فیلیپ لنارد ویوهانس استارک ، برای محکوم کردن انیشتین.
صد نویسنده علیه انیشتین در سال 1931 منتشر شد. هنگامی که بسیاری از دانشمندان از او خواستند در مورد این تقبیح نسبیت اظهار نظر کند، انیشتین پاسخ داد که برای شکست نسبیت نیازی به صحبت 100 دانشمند نیست، فقط یک واقعیت است.
در دسامبر 1932 انیشتین تصمیم گرفت برای همیشه آلمان را ترک کند (او هرگز به عقب بر نمی گردد).
برای انیشتین آشکار شد که جانش در خطر است. یک سازمان نازی مجلهای را با عکس انیشتین و روی جلد نوشته «هنوز به دار آویخته نشدهام» منتشر کرد.
حتی قیمتی هم روی سرش بود. این تهدید آنقدر بزرگ بود که انیشتین از او جدا شد دوستان صلح طلب و گفتند دفاع با سلاح در مقابل تجاوزات نازی ها موجه است.
از نظر انیشتین، صلحطلبی مفهومی مطلق نبود، بلکه باید بسته به بزرگی تهدید، دوباره مورد بررسی قرار میگرفت.
انیشتین در موسسه تازه شکل گرفته مستقر شد موسسه مطالعات پیشرفته درپرینستون ، نیوجرسی ، که به زودی به مکه ای برای فیزیکدانان از سراسر جهان تبدیل شد.
مقالات روزنامه ها اعلام کردند که “پاپ فیزیک” آلمان را ترک کرده و پرینستون واتیکان جدید شده است .
غم شخصی، جنگ جهانی دوم و بمب اتم
دهه 1930 سال های سختی برای اینشتین بود. پسرش ادوارد مبتلا به اسکیزوفرنی بود و در سال 1930 دچار اختلال روانی شد.پل ارنفست ، که در توسعه نسبیت عام کمک کرد ، در سال 1933 خودکشی کرد. و همسر محبوب انیشتین، السا، در سال 1936 درگذشت.
در ژوئیه 1939 فیزیکدان لئو زیلارد انیشتین را متقاعد کرد که باید نامه ای به رئیس جمهور ایالات متحده بفرستد فرانکلین دی. روزولت از او خواست تا بمب اتمی بسازد.
با راهنمایی انیشتین، زیلارد در 2 اوت نامه ای را تهیه کرد که انیشتین آن را امضا کرد و این سند توسط یکی از مشاوران اقتصادی او به نام الکساندر ساکس در 11 اکتبر به روزولت تحویل داده شد. کمیته اورانیوم برای بررسی این موضوع.
اینشتین در سال 1935 اقامت دائم ایالات متحده را دریافت کرد و در سال 1940 شهروند آمریکا شد، اگرچه او ترجیح داد تابعیت سوئیس خود را حفظ کند.
در طول جنگ از همکاران انیشتین خواسته شد تا به شهر بیابانی لوس آلاموس در نیومکزیکو سفر کنند تا اولین بمب اتمی را برای این کشور بسازند.
پروژه منهتن انیشتین، مردی که معادله اش کل تلاش را به حرکت درآورده بود، هرگز از او خواسته نشد که شرکت کند.
پروندههای انبوهی که از طبقهبندی خارج شده توسط اداره تحقیقات فدرال (افبیآی) به چندین هزار میرسد، دلیل را آشکار میکند: دولت ایالات متحده از ارتباط مادام العمر انیشتین با صلح و سوسیالیست میترسید. میترسید .
(مدیر FBIجی. ادگار هوور تا آنجا پیش رفت که توصیه کرد با قانون طرد بیگانگان، انیشتین را از آمریکا دور نگه دارند، اما وزارت امور خارجه ایالات متحده او را نادیده گرفت.)
در عوض، در طول جنگ از انیشتین خواسته شد تا به نیروی دریایی ایالات متحده کمک کند تا طرحهای مربوط به را ارزیابی کند.
سیستم های تسلیحاتی آینده اینشتین همچنین با به حراج گذاشتن دست نوشته های شخصی گرانبها به جنگ کمک کرد.
به ویژه، یک نسخه دست نویس از مقاله او در سال 1905 در مورد نسبیت خاص به قیمت 6.5 میلیون دلار فروخته شد. اکنون در کتابخانه کنگره قرار دارد .
انیشتین در تعطیلات بود که خبر پرتاب بمب اتمی را شنید ژاپن را شنید .
تقریباً بلافاصله او بخشی از یک تلاش بین المللی برای تلاش برای تحت کنترل درآوردن بمب اتمی و تشکیل بمب اتمی بود کمیته اضطراری دانشمندان اتمی
جامعه فیزیک بر سر این سوال که آیا بمب هیدروژنی بسازد یا خیر، دو دستگی شد .
جی. رابرت اوپنهایمر ، مدیر پروژه بمب اتمی، به دلیل داشتن انجمن های چپ گرا از مجوز امنیتی محروم شد.
انیشتین از اوپنهایمر حمایت کرد و با ساخت بمب هیدروژنی مخالفت کرد و در عوض خواستار کنترل های بین المللی بر گسترش فناوری هسته ای شد.
انیشتین همچنین به طور فزاینده ای به فعالیت های ضد جنگ و پیشبرد حقوق مدنی آمریکایی های آفریقایی تبار کشیده شد .
در سال 1952دیوید بن گوریون ، نخست وزیر اسرائیل، به انیشتین پیشنهاد پست ریاست جمهوری اسرائیل را داد .
انیشتین، یک شخصیت برجسته درجنبش صهیونیسم با احترام رو به افول گذاشت.
افزایش انزوای حرفه ای و مرگ
اگرچه انیشتین همچنان پیشگام بسیاری از تحولات کلیدی در نظریه نسبیت عام بود – مانند کرمچالهها ، ابعاد بالاتر، امکان سفر در زمان، وجود سیاهچالهها . و ایجاد جهان، اما بهطور فزایندهای از بقیه نقاط منزوی شد.
جامعه فیزیک به دلیل گام های بزرگی که توسط نظریه کوانتومی در کشف اسرار اتم ها و مولکول ها ، اکثر فیزیکدانان بر روی نظریه کوانتومی کار می کردند ، نه نسبیت.
در واقع، انیشتین در یک سری بحثهای خصوصی تاریخی شرکت میکرد نیلز بور ، مبتکر مدل اتمی بور .
از طریق یک سری از پیچیدگیها “اینشتین تلاش کرد تا ناسازگاری های منطقی را در نظریه کوانتومی ، به ویژه فقدان مکانیسم قطعی آن، بیابد .
انیشتین اغلب میگفت که «خدا با جهان تاس بازی نمیکند».
در سال 1935 مشهورترین حمله انیشتین به نظریه کوانتومی منجر به این شد آزمایش فکری EPR (انیشتین-پودولسکی-روزن).
بر اساس تئوری کوانتومی، تحت شرایط خاصی، دو الکترون که در فواصل بسیار زیاد از هم جدا شدهاند، مانند یک بند ناف ، ویژگیهایشان را به هم مرتبط میکنند .
در این شرایط، اگر خواص الکترون اول اندازه گیری می شد، وضعیت الکترون دوم فوراً مشخص می شد – سریعتر از سرعت نور .
انیشتین ادعا کرد که این نتیجه گیری به وضوح نسبیت را نقض می کند. (آزمایشهای انجامشده از آن زمان تأیید کردهاند که نظریه کوانتومی، به جای انیشتین، در مورد آزمایش EPR درست بوده است.
در اصل، آنچه انیشتین نشان داده بود این بود که مکانیک کوانتومی غیرمحلی است – یعنی اطلاعات تصادفی میتوانند سریعتر از نور حرکت کنند . نسبیت را نقض نکنید، زیرا اطلاعات تصادفی و در نتیجه بی فایده است.)
دلیل دیگر جدایی فزاینده انیشتین از همکارانش، وسواس او بود که از سال 1925 شروع به کشف یک نظریه میدان یکپارچه – نظریه ای فراگیر که نیروهای جهان و در نتیجه قوانین فیزیک را در یک چارچوب متحد می کند.
در سالهای پایانی زندگی، او مخالفت با نظریه کوانتومی را متوقف کرد و سعی کرد آن را همراه با نور و گرانش در یک واحد بزرگتر بگنجاند.
به تدریج انیشتین در مسیر خود قرار گرفت. او به ندرت به راههای دور سفر میکرد، و خود را به پیادهرویهای طولانی در اطراف پرینستون با دوستان نزدیک خود محدود میکرد که در گفتگوهای عمیق درباره سیاست، مذهب ، فیزیک و نظریه میدان یکپارچهاش شرکت میکرد.
او در سال 1950 مقاله ای را در مورد نظریه خود منتشر کرد ساینتیفیک امریکن ، اما چون نیروی قوی هنوز مرموز را نادیده گرفت، لزوماً ناقص بود. وقتی پنج سال بعد بر اثر آنوریسم آئورت درگذشت، هنوز ناتمام مانده بود.
میراث آلبرت انیشتین
به نوعی، انیشتین، به جای اینکه یک یادگار باشد ، ممکن است خیلی جلوتر از زمان خود بوده باشد.
نیروی قوی ، بخش اصلی هر نظریه میدان یکپارچه ، هنوز در طول زندگی انیشتین یک راز بود.
تنها در دهه 1970 و 80 فیزیکدانان شروع به کشف راز نیروی قوی با مدل کوارک کردند .
با این وجود، کار انیشتین همچنان برنده جوایز نوبل برای فیزیکدانان موفق است.
در سال 1993 جایزه نوبل به کاشفان امواج گرانشی که توسط انیشتین پیش بینی شده بود اهدا شد.
در سال 1995 جایزه نوبل به کاشفان میعانات بوز-اینشتین (شکل جدیدی از ماده که می تواند در دمای بسیار پایین رخ دهد) اهدا شد.
تعداد سیاهچاله های شناخته شده اکنون به هزاران می رسد. نسل های جدید ماهواره های فضایی به راستی آزمایی کیهان شناسی انیشتین ادامه داده اند .
و بسیاری از فیزیکدانان برجسته در تلاش هستند تا رویای نهایی انیشتین را در مورد “نظریه همه چیز” به پایان برسانند.