گرگ های قطب شمال
گرگ های قطب شمال -گرگ های قطبی که به عنوان گرگ های سفید یا گرگ های قطبی نیز شناخته می شوند، زیرگونه ای از گرگ های خاکستری هستند که در مناظر وسیع و یخ زده قطب شمال پرسه می زنند.
مانند دیگر گرگهای خاکستری ، گرگهای قطبی نیز حیواناتی هستند که با هم شکار میکنند، از یک نر آلفا پیروی میکنند و با زوزهکشی ارتباط برقرار میکنند.
همه آنها از توله های بسته مراقبت می کنند و به نوبت از آنها محافظت می کنند و به آنها غذا می دهند.
گرگ های قطبی به دلیل زیستگاه شدیدشان، ظاهر و رفتارهای متمایزی دارند که آنها را از سایر گرگ های خاکستری متمایز می کند.
این گرگهای سفید که در ناحیه قطب شمال قطب شمال کانادا، بخشهایی از آلاسکا و سواحل شمالی گرینلند زندگی میکنند، باید دمای متوسط زمستانی 30- درجه سانتیگراد (22- درجه فارنهایت) و چندین ماه بدون نور خورشید را تحمل کنند.
کت سفید ضخیم و پنجه های خزدار آنها هم برای عایق کاری و هم برای استتار در زیستگاه تقریباً دائمی پوشیده از برف آنها ضروری است.
گرگهای قطبی نسبت به سایر گرگهای خاکستری کوچکتر هستند و گوشهای کوچکتر و بینیهای کوتاهتری دارند.
این سازگاریها به آنها اجازه میدهد گرمای بدن کمتری را از دست بدهند، در حالی که لایه چربی اضافی آنها هم به عنوان عایق و هم به عنوان ذخیره غذا برای زمستانهای طولانی قطب شمال که غذا کمیاب است، عمل میکند.
این زیرگونه از گرگ های خاکستری که قادر به زنده ماندن در برخی از سخت ترین و شدیدترین شرایط روی زمین هستند، جزء لاینفک اکوسیستم قطب شمال هستند.
آنها به عنوان شکارچیان گوشتخوار، با کمک به کنترل جمعیت حیوانات در منطقه مانند کاریبو ، گاو مشک و خرگوش قطبی، نقشی حیاتی در محیط زیست خود ایفا می کنند.
تعداد کمی خوش شانسی که گرگ های قطب شمال را در طبیعت مشاهده کرده اند متوجه می شوند که چقدر بازیگوش و از انسان ها نترسند.
برخلاف سایر گرگها که هر روز باید با تجاوز انسانها مقابله کنند، گرگهای قطبی هیچ بیاعتمادی ذاتی به انسان ندارند.
محیط خشن آنها به این معنی است که آنها هرگز توسط توسعه کشاورزی شکار یا آواره نشده اند و در نتیجه هرگز با خطر مواجه نشده اند.
با این حال، تغییر اقلیم جهان و صنعتی شدن فزاینده قطب شمال احتمالاً تأثیرات مخربی بر آینده گرگ قطب شمال و زیستگاه آن خواهد داشت.
نام علمی گرگ قطب شمال چیست؟
نام علمی گرگ قطب شمال Canis lupus arctos است. جنس Canis از کلمه لاتین سگ گرفته شده است، در حالی که نام زیرگونه لوپوس آرکتوس به معنای “گرگ قطب شمال” لاتین است.
آیا گرگ های قطب شمال در خطر انقراض هستند؟
به عنوان یک زیرگونه از گرگ های خاکستری، گرگ های قطبی در فهرست قرمز IUCN از گونه های در حال انقراض به عنوان کمترین نگرانی ذکر شده اند .
آنها از سال 1982 تا 1995 به عنوان آسیب پذیر فهرست شدند، اما وضعیت آنها در سال 1996 به کمترین نگرانی ارتقا یافت و از آن زمان تاکنون به همین شکل باقی مانده است.
به لطف زیستگاه دورافتاده و یخی، گرگ های قطبی به دور از هر گونه جمعیت انسانی زندگی می کنند.
این بدان معناست که آنها با تهدیدات مشابهی با گرگ هایی که در نزدیکی انسان زندگی می کنند مواجه نمی شوند.
با این حال، آنها هنوز هم توسط تغییرات آب و هوایی تهدید می شوند که پیامدهای آن می تواند وضعیت آنها را در سال های آینده تغییر دهد.
گرگ های قطب شمال کجا زندگی می کنند؟
زیستگاه گرگ قطب شمال یکی از دورافتاده ترین زیستگاه های جهان است. منطقه قطب شمال کانادا، از جمله جزیره الزمر و جزیره دوون، بخش هایی از آلاسکا، و سواحل غربی و شمالی گرینلند را در بر می گیرد.
به دلیل دوردست بودن، گرگ های قطب شمال به ندرت با انسان ها برخورد می کنند و برخلاف اکثر گرگ های خاکستری، می توانند آزادانه در مناطقی که در آن زندگی می کنند پرسه بزنند.
در واقع، گرگهای قطبی تنها زیرگونهای از گرگهای خاکستری هستند که میتوان آنها را در تمام محدوده اصلی خود یافت.
میانگین دما در این منطقه مرتفع قطب شمال در زمستان حدود -30 درجه سانتیگراد (22- درجه فارنهایت) است، اما به دلیل سرمای باد می تواند بسیار سردتر باشد.
در تابستان، درجه حرارت حداکثر به حدود 2 درجه سانتیگراد (35.6 درجه فارنهایت) می رسد.
در شمال دور، زمستانها طولانی است و تقریباً در تاریکی مداوم پوشانده شده است، در حالی که یخ و برف به طور دائم بیشتر منطقه را پوشانده است.
دوره کوتاه تابستان از اواسط ژوئن تا اواسط آگوست درجه ای از استراحت را از زمستان های تاریک و یخبندان فراهم می کند.
علاوه بر ساعات طولانی روشنایی روز، مناظر معمولاً برفی ذوب میشوند و گیاهان کمرشد را نشان میدهند و طعمه مورد علاقه گرگ قطبی را با غذای بیشتری فراهم میکنند و شکار گرگها را آسانتر میکنند.
با این اوصاف، گرگ های قطب شمال آنقدر با محیط خشن، بی ثمر و یخ زده ای که در آن زندگی می کنند، سازگاری دارند که می توانند ماه ها دماهای تلخ و تاریکی را تحمل کنند.
در صورت لزوم، آنها می توانند تا چند هفته بدون غذا زنده بمانند.