سلامت جسم، روان و روح
سلامت جسم، روان و روح – قبل از هر چیز سلامتی وضعیت رفاه فردی و اجتماعی است که از نظر سلامت جسمی، روانی و معنوی در نظر گرفته شود.
بدن، ذهن و روح به هم مرتبط هستند و این نواحی با یکدیگر تعامل نزدیک دارند.
بدن، ذهن و روح بر تعاملات بین بدن، مغز، ذهن و رفتار تمرکز دارد. یک مشکل سلامتی در هر فرد دیگری را تحت تاثیر قرار می دهد.
هماهنگی بین ذهن، بدن و روح نیز شاخصی از سلامت جسمانی فرد است.
آنچه انسان را انسان می سازد این است که ساختار روحی، شناختی و اجتماعی خاص خود را دارد.
فقدان یکی از اینها هم برای خود فرد و هم برای محیط اطرافش مشکل ساز می شود.
زیرا همانطور که گفتیم هر کدام بر یکدیگر تأثیر می گذارند.
تأثیر سلامت روان بر سلامت جسمانی
عواطف و افکار یک فرد تأثیرات قابل توجهی بر سلامت جسمانی او دارد.
فرد باید با خود، احساسات و افکارش رابطه برقرار کند و از فرآیندهای عاطفی و فکری که در درونش می گذرد، به درک برسد.
فردی؛ با شناخت احساسات، افکار و دیدگاه های خود، از نگرش خود نسبت به محیط و بدن خود آگاه می شود.
در این زمینه، ذهن و بدن نیاز به ارزیابی کلی دارند.
تأثیر سلامت جسمانی بر سلامت روان
انسان باید روح خود را همان گونه که بدن خود را می شناسد بشناسد.
یک انسان «شیء از قبل موجود» نیست، بلکه موجودی دائماً در حال رشد است.
نمی توان آن را تنها با آنچه در گذشته بود، تعریف کرد، بلکه با آنچه اکنون است و در چه جهتی به سوی آینده حرکت می کند، تعریف می شود.
بنابراین فرد باید در کنار بدن خود از آگاهی خود آگاه باشد.
در غیر این صورت، «اگر خودم را بشناسم، می توانم زندگی ام را خودم هدایت کنم. بدون این آگاهی، من اغلب توسط عوامل بیرونی هدایت می شوم.
باید با عبارات «غیرمولد، غمگین، گیج و به نحوی که نمیخواهم» به اهمیت شناخت خود توجه کنیم.
به عبارت دیگر، انسان با شناخت خود از بدن خود آگاه می شود. این آگاهی می تواند بر ساختار روانی شما نیز تاثیر بگذارد.
بروز برخی اختلالات در بدن به ساختار معنوی آسیب می رساند و به همین ترتیب، اختلال در ساختار معنوی به سلامت جسم آسیب می رساند.
این اختلالات در بدن ما نیز منجر به واکنش های روانی عمده یا جزئی می شود.
در افراد مبتلا به اختلالات روانی، تفاوت در عواطف، افکار و رفتارها و حالات افراطی و نامناسب رخ می دهد. به طور خلاصه، روح و جسم برای وجود به یکدیگر نیاز دارند.
تأثیر بر سلامت روح و سلامت روان
اغلب بین ذهن و بدن تمایز واضحی قائل می شود. با این حال، هنگام در نظر گرفتن سلامت روان و سلامت جسمی، این دو را نباید جدا از هم در نظر گرفت.
هماهنگی روحی همیشه ممکن نیست.
مثلا؛ تفاوت های مختص فرهنگ، وضعیت اقتصادی و محیط در زندگی ظاهر می شود. اینها همچنین باعث ایجاد تفاوت در ساختار معنوی می شوند.
در نتیجه تفاوتها، گاهی اوقات ممکن است در سازگاری با مشکل مواجه شویم و سلامتی ما تحت تأثیر منفی قرار گیرد.
بنابراین سلامتی بدون سلامت معنوی وجود ندارد. بنابراین، سلامت روان ما تحت تأثیر منفی قرار می گیرد.
اولین قدم در حمایت از افرادی که اختلالات روانی و روحی ( مانند استرس ، اضطراب ، افسردگی ) را تجربه میکنند و ایجاد راهکارهایی برای مقابله با شرایط خود. درک ارتباط بین ذهن و بدن
آیا ذهن شما می تواند بدن شما را درمان کند؟
اول از همه، فرد باید «من» خود را بشناسد و به قدرت های درونی خود پی ببرد. بنابراین، او خودآگاهی را توسعه خواهد داد.
نقش ذهن در مبارزه با عوامل استرس زا که فرد را احاطه کرده اند، پیشگیری از بیماری ها و افزایش رفاه روحی و جسمی مهم است.
در همین حال، آنچه در بدن ما اتفاق می افتد بر احساس و تفکر ما تأثیر می گذارد.
همچنین اجداد ما بیهوده نگفته اند “عقل سالم در بدن سالم پیدا می شود”.
زیرا برای داشتن یک ذهن واقعا سالم، باید بدنی سالم نیز داشته باشید.
به عبارت دیگر، سلامت جسمی و روانی ما رابطه بسیار نزدیکی با هم دارند. بنابراین، این امکان برای ما وجود دارد که سلامت جسم و روان خود را بهبود بخشیم.
به عنوان مثال، فردی که مشکل وزن دارد ممکن است نتواند تصمیم بگیرد که آیا از نظر فیزیولوژیکی گرسنه است یا خیر.
در این صورت، افراد ممکن است به رژیم های غذایی دوره ای متوسل شوند و به سبک قدیمی غذا خوردن خود بازگردند.
هنگامی که این اتفاق می افتد، او شروع به کاهش وزن و بازیابی آن می کند و خسته و درمانده می شود.
اگر نمی تواند وزن کم کند، باید بتواند با ذهنی سالم به آن فکر کند، به خودش «نه» بگوید و عملکرد وزن را در زندگی خودش ارزیابی کند.
او باید بداند که چگونه غذا بخورد تا بتواند بدن خود را نیز سالم کند.
پس برای داشتن ذهن سالم چه کنیم؟
- ما باید به طور منظم ورزش کنیم.
- ما باید یک رژیم غذایی سالم ایجاد کنیم و از آن پیروی کنیم.
- اگر عادت های بدی دارید، باید آنها را ترک کنیم. (مانند سیگار، الکل) ( اعتیاد به سیگار و درمان )
- ما باید مدیتیشن کنیم تا بتوانیم از شر استرس خلاص شویم.
- ما باید از یک الگوی خواب کافی و با کیفیت اطمینان حاصل کنیم .
- ما باید استرس و افسردگی را تحت کنترل داشته باشیم.
- ما باید برای روابط ارزش قائل شویم.
- ما باید برای خودمان هدف گذاری کنیم و ضمن تلاش برای رسیدن به این اهداف، ذهن خود را مشغول کارهای مثبت کنیم و این بسیار مهم است.
- ما باید زمان بیشتری را برای خودمان بگذاریم و هرگز لبخند را فراموش نکنیم.
- ما باید کنترل درمان سلامت مادام العمر را حفظ کنیم.
فراموش نکنیم که حفظ و بهبود سلامت روان شما در دست ماست.
قدرت موسیقی بر سلامتی ما
- مهار برای هوش مصنوعی
- آیا هوش مصنوعی بازار کار را در دست گرفته است؟
- بازگشت سلامت مغز از طریق علم تغذیه
- پیشرفت ذرات نوری می تواند نمایشگرها را برای همیشه تغییر دهد
- چهارراه عصبی: رمزگشایی رشد مغز
می گویند موسیقی غذای روح است.
من می خواهم این را با یک کلمه توضیح دهم: «موسیقی نه تنها احساسات زیبایی را در ما برمی انگیزد، بلکه دارای لمس جادویی است که به روح زندگی می بخشد.
زیرا ریتم موسیقی ضربان قلب را تنظیم می کند و به انسان کمک می کند تا به سلامت جسمی، روحی و روانی دست یابد.»
با این بیان می بینیم که موسیقی تاثیرات مثبتی بر روح انسان می گذارد.
بسیاری از مطالعات نشان داده اند که صدا و موسیقی منجر به تغییرات مثبت در احساس درد و اضطراب می شود.
چه چیزی بر سلامت جسم، ذهن و روان تأثیر می گذارد؟
- تغذیه؛ دریافت ناکافی یا بیش از حد مواد مغذی می تواند بر تعادل هورمونی و روانی افراد تأثیر بگذارد. گرایش های غذایی ما بسته به خلق و خوی ما تغییر می کند.
- روابط اجتماعی: برقراری ارتباط قوی با مردم بر ما تأثیر مثبت خواهد گذاشت. ما انسانها موجوداتی اجتماعی و بخشی از جامعه هستیم. ما باید روابط سالمی با جامعه و افراد دیگر برقرار کنیم.
- تفکر وسواسی: فکر کردن مداوم به گذشته مانند آینده بر سلامت ما تأثیر منفی می گذارد. ما نباید در مورد گذشته وسواس داشته باشیم و به جلو نگاه کنیم.
- کنترل بیش از حد: شما با فکر کردن بیش از حد به آینده زندگی می کنید و بر اساس آن شروع به برنامه ریزی و برنامه ریزی می کنید، نمی توانید در زمان حال زندگی کنید و لحظه را از دست بدهید. این ممکن است بر سلامت شما تأثیر منفی بگذارد.
- مقایسه: هر فردی ویژگی های منحصر به فردی دارد، مقایسه خود با دیگران بر سلامت شما تأثیر منفی می گذارد.
- محیط: هر چه محیط بهتر و هماهنگ تری داشته باشید، ساختار فیزیکی شما به ویژه ساختار روحی و اجتماعی شما سالم تر و بهتر خواهد بود.
- تکانه های ما: ما نباید برای انجام آنچه که دوست داریم اقدام فوری انجام دهیم و باید تکانه های خود را کنترل کنیم.
- واقع گرایی افراطی: آگاهی از واقعیت های زندگی و سرکوب آن احساسات و افکار آنی. به عنوان مثال، اینکه در مواجهه با یک موقعیت فوقالعاده احساسی نمیتوانید ناراحت شوید و گریه کنید و فکر کنید که به هر حال میگذرد، میتواند بر سلامت روحی، جسمی و روانی شما تأثیر منفی بگذارد.
- داشتن انتظارات بالا: پتانسیل ما را برای ناامیدی افزایش می دهد. به همین دلیل نباید از مردم توقع زیادی داشته باشیم.
- مرزها: ما باید محدودیت های خود را با مردم بدانیم، بنابراین باید توانایی “نه گفتن” خود را توسعه دهیم.
این جمله را مد نظر داشته باشید که برای بهبود سلامت کلی خود باید به سلامت روحی، جسمی و روحی خود توجه کنیم.