آیا هیپنوتیزم پذیری با رفتار ریسک پذیر مرتبط است؟
آیا هیپنوتیزم پذیری با رفتار ریسک پذیر مرتبط است؟ -انسان ها در زندگی روزمره خود می توانند با موقعیت های زیادی مواجه شوند که می تواند آنها را در معرض خطرات متفاوتی قرار دهد یا به عبارت دیگر موقعیت هایی که انتخاب های آنها می تواند احتمال وقوع یک رویداد نامطلوب را افزایش یا کاهش دهد.
در این شرایط، افراد مختلف می توانند کم و بیش مستعد رفتارهای ریسک پذیر مانند قمار یا سرمایه گذاری مبالغ هنگفت باشند.
برخی از مطالعات گذشته نشان میدهند که تمایلات ریسکپذیری یک فرد میتواند به میزان حساسیت آنها به هیپنوتیزم مرتبط باشد که به عنوان هیپنوتیزم پذیری نیز شناخته میشود.
با این حال، رابطه بین این دو ویژگی انسانی به خوبی شناخته نشده است.
محققان دانشگاه پیزا در ایتالیا اخیراً با استفاده از یک کار روانشناختی رفتار ریسکپذیر و آزمایش حساسیت هیپنوتیزمی، مطالعهای را برای بررسی این رابطه انجام دادند.
یافتههای آنها که در Neuroscience Letters منتشر شده است ، ارتباط متفاوتی را بین درک خطرات و تمایل به ریسکپذیری در بین افرادی که در آزمون هیپنوتیزمپذیری نمرههای پایین، متوسط یا بالا میگیرند، نشان میدهد.
هیپنوتیزم پذیری که به طور گسترده به عنوان تمایل به انطباق ادراکات، خاطرات و رفتارها به دنبال هیپنوتیزم و پیشنهادات هیپنوتیزمی انجام می شود حتی در زمان هوشیاری تعریف می شود، به عنوان یک ویژگی پایدار در نظر گرفته می شود.
این به این معنی است که این ویژگی به طور کلی تمایل به تغییر زیادی در طول زمان ندارد.
برخی از همبستگیهای عصبی فیزیولوژیکی و رفتاری مرتبط با هیپنوتیزمپذیری نشان میدهند که سطح هیپنوتیزمپذیری، اندازهگیری شده توسط مقیاسهای استانداردی که افراد را بهعنوان افراد کم (پایین)، متوسط (متوسط) و هیپنوتیزمپذیر بالا (بالا) طبقهبندی میکند، میتواند با ریسک پذیری و ریسکپذیری مرتبط باشد.» فرانسی کروز-سانابریا، اوگو فاراگونا و همکارانشان در مقاله خود نوشتند.
برای بررسی اینکه آیا هیپنوتیزم پذیری تمایل به ریسک و رفتار را تعدیل می کند، شرکت کنندگان سالم را انتخاب کردیم که از طریق مقیاس حساسیت هیپنوتیزمی استندفورد (فرم a) طبقه بندی شده و سطوح پایین (n = 33)، متوسط (n = 19) و بالا (n =) مقایسه شدند. 15)
متغیرهای ادراک و گرایش ریسک تجربی و رفتاری از طریق مقیاس ریسک پذیری خاص دامنه و وظیفه ریسک آنالوگ بالون.”
کروز-سانابریا، فاراگونا و همکارانشان مجموعهای از آزمایشها را شامل 67 شرکتکننده که قبلاً ارزیابی حساسیت هیپنوتیزمی را تکمیل کرده بودند، با استفاده از نسخه ایتالیایی یک آزمایش تثبیتشده برای سنجش قابلیت هیپنوتیزم انجام دادند. از این شرکت کنندگان خواسته شد تا دو کار متفاوت را انجام دهند.
در ابتدا، آنها پرسشنامه ای را تکمیل کردند و از آنها خواستند تا رفتارهای خاص را از نظر اینکه چقدر آنها را مخاطره آمیز می بینند، چقدر این رفتارها می تواند برای آنها سودمند باشد و چقدر احتمال دارد که در آنها شرکت کنند، رتبه بندی کنند.
متعاقباً، آنها در 90 آزمایش کار خطر آنالوگ بالون شرکت کردند، یک کار رفتاری که برای ارزیابی تمایل افراد به درگیر شدن در رفتارهای مخاطره آمیز طراحی شده بود .
در طی کار ریسک آنالوگ بالون، سه نوع بادکنک به افراد ارائه می شود که با رنگ بندی متفاوت آنها مشخص می شود. با فشار دادن یک کلید روی صفحه کلید، سوژه می تواند باعث باد شدن بالون های ارائه شده شود و به آنها اجازه می دهد 1 یورو به دست آورند.
هر بار که بادکنک را باد می کنند، پول جمع می شود، اما وقتی بالون منفجر می شود، تمام سرمایه انباشته از بین می رود. شرکتکنندگان میتوانند تصمیم بگیرند که پولی را که جمعآوری کردهاند به یک “بانک مجازی” منتقل کنند تا آن را تضمین کنند، یا به باد کردن بادکنکها برای افزایش سود ادامه دهند.
قابل ذکر است که بادکنک هایی با رنگ های مختلف احتمال متفاوتی برای انفجار دارند، اما این اطلاعات در ابتدای کار با شرکت کنندگان به اشتراک گذاشته نمی شود.
محققان رفتار شرکت کنندگان در مطالعه خود را در طول این کار (یعنی چند بار کلید باد کردن بادکنک ها را فشار دادند و چند بار پول را به بانک منتقل کردند)، همراه با پاسخ های آنها در پرسشنامه و رتبه آنها در هیپنوتیزم تجزیه و تحلیل کردند. تست حساسیت
کروز-سانابریا، فاراگونا و همکارانشان نوشتند: “نتایج نشان داد که سطوح مختلف هیپنوتیزم پذیری با رفتارها و تجربیات مخاطره آمیز متفاوت همراه نیست، به جز مزایای مالی مورد انتظار بالاتر از رفتار پرخطر در سطوح پایین.”
با این حال، پروفایلهای ریسک مرتبط با هیپنوتیزمپذیری از طریق تحلیلهای همبستگی شناسایی شدند. در واقع، بالاها ارتباط منفی بین ادراک ریسک و تمایل به ریسکپذیری را نشان میدهند، در حالی که متوسط و پایین ارتباط مثبتی بین تمایل به ریسک و سود مورد انتظار را نشان میدهند.
به طور کلی، کروز-سانابریا، فاراگونا و همکارانشان دریافتند که هیپنوتیزم پذیری افراد لزوماً درک آنها از خطر و رفتار ریسک پذیر آنها را در وظایفی که مستلزم اتخاذ تصمیمات مرتبط با ریسک است، پیش بینی نمی کند.
با این وجود، محققان توانستند پروفایل های مختلف مرتبط با ریسک را مشخص کنند که به نظر می رسد با الگوهای متمایز در درک ریسک و رفتار پرخطر مرتبط باشد.
به طور خاص، آنها دریافتند که شرکتکنندگانی که امتیاز بالایی در مقیاس هیپنوتیزم پذیری کسب کردهاند، در مقایسه با افرادی که امتیاز متوسط یا پایین را کسب کردهاند، تمایل به رفتار خودکار بیشتری دارند.
در مقابل، کسانی که در مقیاس هیپنوتیزم پذیری نمره متوسط یا پایین می گیرند، به نظر می رسد بیشتر بر مزایای بالقوه اقدامات مخاطره آمیز تمرکز می کنند، بنابراین نشان می دهد که وقتی درگیر رفتار مخاطره آمیز می شوند، این کار را به صورت خودکار انجام نمی دهند، بلکه به عنوان یک انتخاب آگاهانه انجام می دهند.
نمونه شرکت کنندگان این تیم به ویژه بزرگ نبود، اما مطالعات بیشتر می تواند به تأیید این یافته ها کمک کند. در آینده، این کار همچنین میتواند راه را برای تحقیقات بیشتر با تمرکز بر پیوند بین هیپنوتیزمپذیری و رفتارهای خودکار هموار کند که به طور بالقوه منجر به اکتشافات جدید جالبی میشود.
اطلاعات بیشتر: فرانسی کروز-سانابریا و همکاران، تجربه و رفتار مخاطره آمیز مرتبط با هیپنوتیزم، نامه های علوم اعصاب (2024). DOI: 10.1016/j.neulet.2024.137625 .
اطلاعات مجله: نامه های علوم اعصاب