هوش مصنوعی در حال شکل دادن به آینده جنگ است -امیر حسین یک کارآفرین سریالی، مخترع، فنشناس و نویسنده ساکن آستین، تگزاس است. او بنیانگذار و مدیرعامل یک شرکت هوش مصنوعی برنده جوایز SparkCognition است و مدیرعامل موسس SkyGrid، یک سرمایه گذاری مشترک بوئینگ و SparkCognition است.
چندین سال پیش، قبل از اینکه بسیاری در مورد هوش مصنوعی (AI) و کاربردهای عملی آن در میدان نبرد صحبت کنند، ژنرال بازنشسته نیروی دریایی ایالات متحده جان آلن و من سفری را آغاز کردیم تا نه تنها هنر ممکن را با هوش مصنوعی بررسی کنیم. ، بلکه برای شناسایی پیامدهای احتمالی آن بر شخصیت و هدایت جنگ.
ما در مورد اینکه چگونه پیشرفتهای هوش مصنوعی میتواند منجر به چیزی شود که از آن به عنوان «Hyperwar» یاد میکنیم، نوشتیم – نوعی درگیری و رقابت بهطور خودکار که حلقه اقدام تصمیم را از بین میبرد و در نهایت کنترل انسان بر اکثر تصمیمها را به حداقل میرساند.
از آن زمان، هدف من تشویق تحول سازمانی لازم برای اتخاذ سیستمهای هوش مصنوعی ایمنتر و قابل توضیحتر برای حفظ مزیت رقابتی ما بوده است، اکنون که تحول فنی در آستانه ماست.
من و ژنرال آلن از طریق صدها تعامل با متخصصان دفاعی، سیاست گذاران، رهبران ملی و مدیران صنایع دفاعی، این پیام را به جامعه دفاعی خود رساندهایم که تغییر بزرگی در راه است و ممکن است موقعیت قطبی خود را از دست بدهیم.
در جریان این مبادلات، یک واقعیت به طور فزاینده ای آشکار شد. هوش مصنوعی و اثراتی که می تواند ایجاد کند به شدت مورد سوء تفاهم قرار گرفته است.
از یک سو، کاریکاتورهای ساده انگارانه ای وجود دارد که بیش از حد پیش می رود. ترمیناتور در حال اجرا، نمونه ای از هوش مصنوعی به عنوان یک سیستم کامپیوتری منفرد با شخصیت و هدفی که خود منصوب شده است، بسیار شبیه اسکای نت تخیلی.
یا یک ربات هوشمند آنقدر قدرتمند و ماهر که ما انسان ها را بی مصرف کند. از سوی دیگر، ساده سازی های هوش مصنوعی به عنوان یک ویژگی وجود دارد.
بی اهمیتی به نام عملی بودن توسط کسانی که نمی توانند فراتر از امروز را ببینند و پتانسیل جامع هوش مصنوعی را به عنوان قابلیت های خاص یک یا دو محصولی که استفاده کرده اند یا به احتمال زیاد فقط دیده اند، اشتباه می دانند.
از برخی میشنوم که سیستمهای کاملاً خودمختار باید (و جالبتر اینکه میتوانستند ) ممنوع شوند و این به نوعی «مشکل» را برطرف میکند.
برخی دیگر فکر میکردند که طرفداران هوش مصنوعی در این مورد اغراق کردهاند و هرگز هوش مصنوعی برتر از انسان در انجام جنگ وجود نخواهد داشت.
اما هوش مصنوعی مانند یک سلاح هسته ای نیست. یک چیز ملموس بزرگ که به راحتی قابل شناسایی، نظارت یا ممنوع است.
این یک علم است، بسیار شبیه به فیزیک یا ریاضیات. کاربردهای آن نه تنها منجر به پیشرفت های تدریجی در قابلیت سیستم های تسلیحاتی می شود، بلکه نیاز به یک محاسبه مجدد اساسی از آنچه که بازدارندگی و قدرت نظامی را تشکیل می دهد، دارد.
به عنوان مثال، ترکیبی از عناصر هوش مصنوعی – تشخیص بصری، تجزیه و تحلیل زبان، استخراج خودکار سلسله مراتب های موضعی (یا هستی شناسی ها)، کنترل سیستم ها با یادگیری تقویتی، پیش بینی مبتنی بر شبیه سازی، و اشکال پیشرفته جستجو – با فناوری ها و پلتفرم های موجود، می تواند به سرعت قابلیت های کاملاً جدید و پیش بینی نشده ای را ایجاد کند.
ادغام هوش مصنوعی جدید در یک پلتفرم موجود در نوع خود یک شگفتی است. اما تعاملات پیچیده چنین پلتفرمهایی با سایر پلتفرمهایی مانند آنها میتواند شگفتی نمایی و غیرقابلغلبه ایجاد کند. کدام سیستم مرسوم فعلی مانع ایجاد چنین هوش مصنوعی می شود؟
این واکنش ها همه گویا بود. مردم به جای اینکه هوش مصنوعی را یک علم بدانند، به کاریکاتورها یا پیش بینی های خطی بر اساس گذشته واکنش نشان می دادند.
به طور خاص، این بحث که از آنجایی که تا کنون هیچ هوش مصنوعی ساخته نشده است که بتواند استقلال طولانی مدت در جنگ از خود نشان دهد، چنین هوش مصنوعی هرگز نمی تواند ساخته شود.
یا اگر چنین بود، به میل خود جهان را تصاحب می کرد. اگر این واکنش ها از سوی مردم عادی که نقش ناظر را بازی می کنند، مشکل ساز نخواهد بود.
اما دیدن افرادی که در موقعیتهای قدرت و اقتدار- شرکتکنندگان- از چنین تفکری حمایت میکنند، نگرانکننده بود. چرا؟
صرفاً به این دلیل که هوش مصنوعی منجر به مهمترین قابلیتها و فناوریهایی میشود که تاکنون توسط بشر ساخته شده است، و ناتوانی در درک ماهیت هوش مصنوعی باعث میشود که ما از نظر بهرهگیری از همه چیزهایی که در نزدیک و متوسط ارائه میکند عقب بمانیم. ، و بلند مدت. مخاطرات بیش از توصیف است.
هایپر جنگ
قبلاً در این مقاله، هایپرجنگ را نوعی درگیری خودکار – بالقوه خودمختار – توصیف کردم. اما درک عمیقتر مفاهیم زیربنای جنگ بیش از حد مستلزم قرار گرفتن در معرض ایده حلقه مشاهده-مشرق-تصمیم-عمل (OODA) است.
یک فرآیند چرخه ای حاکم بر کنش هم در حوزه جنگ، و هم همانطور که بسیاری اخیراً اشاره کرده اند، در تجارت، مهندسی، و سایر فعالیت های زمان صلح.
ایده حلقه OODA از کجا آمد؟ در حالی که محققان در زمینه های مختلف در طول تاریخ ایده حلقه تصمیم/عمل شناختی را بیان کرده اند، تصور امروزی حلقه OODA در زمینه نظامی از سرهنگ جان بوید USAF آمده است.
سرهنگ بوید هم به خاطر حلقه OODA و هم به خاطر نقش کلیدی اش در توسعه برنامه F-16 مشهور است. از او همچنین به عنوان آن استراتژیست نظامی مشهور یاد می شود که برخی استدلال می کنند که مشارکت های مفهومی و اعتقادی او به طور مستقیم به پیروزی قاطع ایالات متحده در جنگ اول خلیج فارس منجر شد.
ژنرال چارلز کرولاک با اذعان به تأثیر کار بوید، فرمانده وقت تفنگداران دریایی، این جملات را در مداحی بوید گفت: «جان بوید معمار پیروزی [جنگ خلیج فارس] بود چنان که گویی فرمانده یک جناح جنگنده بود. یا یک لشکر مانور در بیابان. تفکرات او، نظریههایش، و تأثیری فراتر از زندگی او در طوفان صحرا با ما همراه بود.»
از میان تمام مشارکت های قابل توجه بوید، شاید ایده حلقه OODA قوی ترین و طولانی ترین باشد. OODA نحوه هدایت انرژی یک رزمنده برای شکست دادن یک نیروی مخالف را کنترل می کند.
هر مرحله از حلقه OODA خود یک چرخه است. حلقه های کوچک OODA در حلقه های بزرگتر جمع شده اند. همانطور که حلقه OODA پیشرفت می کند، فرآیندهای اطلاعاتی فرآیندهای تصمیم گیری را تغذیه می کند که داده های نامربوط را فیلتر می کند و خروجی ها را به موارد ضروری و با بالاترین کیفیت تبدیل می کند.
به نوبه خود، این خروجی ها به ورودی های حلقه OODA کوچک دیگری تبدیل می شوند. به این شکل، حلقه جنگ کلان OODA مجموعه ای موازی گسترده از فرآیندهای ادراک، تصمیم گیری و عمل است.
دقیقاً انواع وظایفی که هوش مصنوعی برای آنها مناسب است، در مقیاسی اجرا می شود که ماشین ها دارای مزیت ذاتی هستند.
هوش مصنوعی در حال شکل دادن به آینده جنگ است
هوش مصنوعی در ادراک، تصمیم گیری و عمل
هوش مصنوعی چقدر در این ادراک، تصمیم گیری و وظایف عملی خوب شده است؟
ادراک را در نظر بگیرید، حوزهای که ماشینها و الگوریتمهایی که میزبان آنها هستند در چند سال گذشته پیشرفتهای زیادی داشتهاند.
سیستمهای هوش مصنوعی اکنون میتوانند رادیولوژیستهای استنفورد را در خواندن اشعه ایکس قفسه سینه شکست دهند، دستخط انسان را سریعتر از هر انسان دیگر تشخیص داده و بخوانند، و سیارات فراخورشیدی را در مقیاس تشخیص دهند، از دادههای مبهم که تفسیر آنها برای اخترشناسان انسانی چالش برانگیز است.
بازی درک هوش مصنوعی به سختی قابل شکست است و در مقیاس و سرعت غیرقابل درک برای یک انسان عمل می کند.
اثر ترکیبی میلیونها حسگر مستقر در فضا، در هوا، روی زمین، روی سطح دریا و زیر آن، که همگی به سمت یک سیستم درک هوش مصنوعی مقیاسپذیر هدایت میشوند، دگرگونکننده خواهد بود.
ما شروع به دیدن سایه هایی از احساس این امر برای فرماندهان نظامی کرده ایم. هنگامی که ارتش روسیه آزمایش 80 پهپاد را به طور همزمان بر فراز میدان های نبرد سوریه با تجسم یکپارچه انجام داد، وزیر دفاع روسیه، سرگئی شویگو اظهار داشت که این تجربه مانند یک “فیلم نیمه خارق العاده” بود و “آنها همه اهداف را دیدند، پرتاب ها را دیدند. و مسیر را دنبال کرد.» البته این تازه آغاز راه است.
در مورد تصمیم گیری چطور؟ هوش مصنوعی در آن دامنه چگونه خواهد بود؟ امروزه، برنامهریزان از ابزارهایی مانند ماشینحسابهای «همبستگی نیروها» (COF) استفاده میکنند تا نتیجه یک رویارویی را بر اساس توانایی محاسبهشده نیروی آبی در مقابل نیروی قرمز تعیین کنند.
آنها از این محاسبات و پیش بینی ها برای اتخاذ تصمیمات لجستیکی و استراتژیک استفاده می کنند. اگر فضای نبرد را به شبکه ای تقسیم کنید که هم فضا و هم زمان را محدود می کند، به نوعی تنها محاسبه COF که در داخل هر سلول مهم است، محاسبه COF برای خود سلول است، نه برای کل شبکه.
با در نظر گرفتن این ایده، با توجه به وجود دارایی ها در هر سلول، می توان منطقه تاثیر آنها را تحت محدودیت زمانی محاسبه کرد.
بدیهی است که یک موشک مافوق صوت در مقایسه با یک تانک، منطقه برخورد بزرگتری با زمان محدودتر خواهد داشت.
هوش مصنوعی در تلاش برای حل این مشکل از حسگرها برای شناسایی دارایی های موجود در هر شبکه استفاده می کند، ضرایب COF را برای هر سلول برای یک زمان مشخص محاسبه می کند، و سپس به دنبال ایجاد و بهینه سازی یک برنامه عمل است که منجر به کوچکترین مانور نیروی خودی می شود.
به کارآمدترین حالت برای وارد کردن حداکثر ساییدگی به دشمن. در حالی که خود کمترین آسیب را متحمل می شود. یک نماینده برای تعیین میزان خسارتی که می توانید وارد کنید در حالی که ضررهای خود را به حداقل می رسانید، خود ضریب COF است.
هر چه برتری شما نسبت به دشمن بیشتر باشد، شانس پیروزی سریع بیشتر می شود. یک هوش مصنوعی همچنین میتواند این بازی بهینهسازی «COF» را برای هر سلول میلیونها بار با خودش انجام دهد تا روشهای بهتری برای محاسبه ضرایب COF بیاموزد.
هوش مصنوعی در حال شکل دادن به آینده جنگ است
این یک مثال ساده از این است که چگونه یک هوش مصنوعی ابرجنگ استراتژیک می تواند به دنبال مزیت باشد. دیگران هستند.
نکته کلیدی این است که هیچ فرمانده انسانی حتی نمیتواند هزاران محاسبات COF را که به سرعت تغییر میکنند و در هر سلول انجام میشود، به درستی پردازش کند، بسیار کمتر با سرعت یک ماشین ساختهشده که الگوریتمی به سرعت در حال بهبود را اجرا میکند، روی آنها عمل کند.
بالاخره بیایید وارد عمل شویم. در سال 2020، آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته دفاعی (دارپا) یک مسابقه جنگی بین خلبانان F-16 انسانی و الگوریتمهای هوش مصنوعی مختلف به نام «AlphaDogfight» ترتیب داد.
نتیجه یک زمین لغزش بود. هوش مصنوعی 5-1 پیروز شد. نظرات زیادی در مورد این مسابقه وجود دارد و سوالاتی در مورد اینکه آیا قوانین نامزدی منصفانه تعیین شده است یا خیر؟
از تجربه شخصی خودم در استفاده از هوش مصنوعی در برنامه های خلبانی مستقل، این را می دانم: هوش مصنوعی در نهایت برنده می شود.
در سال 2017، SparkCognition، شرکت هوش مصنوعی که من تأسیس کردم، روی توسعه فناوری برای شناسایی شرایط رد کردن خودکار برخاست.
با استفاده از یادگیری تقویتی، هوش مصنوعی که ما توسعه دادیم هم از نظر به موقع بودن تصمیم گیری و هم از نظر دقت تصمیم گیری از عملکرد انسانی فراتر رفت.
سال بعد، ما روی سناریوهای ضد هوای دفاعی چند کشتی (DCA) کار کردیم و متوجه شدیم که یک بار دیگر، هوش مصنوعی عملکرد شگفتآوری داشت.
با گذشت زمان، هوش مصنوعی برنده خواهد شد. آیا کسی برعکس شرط بندی می کند؟ و اگر نه، چرا ما برای پذیرش امر اجتناب ناپذیر سریعتر حرکت نمی کنیم؟
ادغام هوش مصنوعی توزیع شده با سیستمهای نظامی بسیار خودمختار، پتانسیل ایجاد نوعی درگیری سریع برق آسا را دارد که قبلاً هرگز دیده نشده بود.
یافتههای اساسی کار من با همکاری ژنرال آلن که در بالا مورد بحث قرار گرفت نشان داد که اگر هوش مصنوعی به طور تهاجمی برای هر عنصر حلقه OODA اعمال شود، در اصل، حلقه OODA میتواند روی خود فرو بریزد.
سیستمهای هوشمند مصنوعی هماهنگی همزمان نیروها را ممکن میسازند و اعمال نیرو را به روشهای بهینهسازی شده ممکن میسازند. در نتیجه، یک نیروی کوچک و بسیار متحرک (مثلاً پهپادها) تحت کنترل هوش مصنوعی همیشه میتواند از نیروی متعارف بسیار بزرگتر در نقاط بحرانی پیشی بگیرد. در نتیجه، تأثیر پلتفرمهای تحت کنترل هوش مصنوعی چندین برابر میشود و در نهایت برای دشمنی که حلقه OODA بسیار کندتری را اجرا میکند، مقابله یا پاسخ را غیرممکن میکند.
بنابراین، پیامدهای بزرگتر تسلط هوش مصنوعی در وظایف ادراک، تصمیمگیری و عمل چیست؟ وقتی حلقه OODA جمع می شود چه اتفاقی می افتد؟ اجازه دهید چند مفهوم را بررسی کنیم.
قدرت های منطقه ای و “درگیری با هوش مصنوعی”
هوش مصنوعی در حال شکل دادن به آینده جنگ است
کار قبلی نشان میدهد که هوش مصنوعی افزایش قابلتوجهی در گستره فعالیت در دسترس هم برای دولتهای ملی و هم برای بازیگران غیردولتی ایجاد میکند.
عملیات خودمختار در مقیاس کوچکتر دارای کیفیت ذاتی انکار هستند، زیرا هیچ انسانی برای دستگیری یا بازجویی وجود ندارد.
و این فقط اقدامات متعارف و جنبشی نیست که هوش مصنوعی می تواند کنترل کند، بلکه عملیات سایبری را نیز می تواند کنترل کند.
کاربردهای هوش مصنوعی در سایبری بسیار زیاد است و از توسعه خودکار سلاحهای سایبری گرفته تا اسکن مداوم و هوشمند اهداف دشمن تا شناسایی مسیرهای بهرهبرداری، تا انجام مستقل عملیاتهای سایبری در مقیاس بزرگ را شامل میشود.
شروع درگیری های نوع هایپرجنگ تأثیر زیادی بر تقریباً تمام برنامه ریزی های نظامی فعلی ما و محاسباتی که این برنامه ها بر اساس آن ها استوار است، خواهد داشت.
قوی ترین نسبت دندان به دم که توسط نیروی انسانی پایدار است، زمانی که سیستم های خودمختار به طور گسترده ای به کار گرفته شوند، بی اهمیت به نظر می رسند.
این ایده که آموزش همیشه تسلط را امکان پذیر می کند باید مورد تردید قرار گیرد. و مفهوم از قبل منسوخ شده مقایسه پلت فرم در مقابل پلت فرم کاملاً منقرض خواهد شد.
بسیاری از سناریوهای توصیف شده در “Hyperwar: Conflict and Competition in the AI Century” قبلاً محقق شده اند.
در یک طرح مفهومی، نحوه استفاده از پهپادهای خودران را برای حمله به تاسیسات نفتی بیان کردیم. دو سال بعد، این اتفاق در واقع علیه تأسیسات نفتی عربستان در ابقیق رخ داد.
ما همچنین نشان دادیم که چگونه از هواپیماهای معمولی موجود به عنوان پهپادهای خودمختار استفاده مجدد می شود.
چینی ها دقیقاً این کار را با هواپیماهای J-6 و J-7 خود انجام دادند. ادغام هوش مصنوعی در سیستم های فعلی فرصتی را برای ایجاد یک قابلیت قدرتمند با هزینه کم و ایجاد عوارض قابل توجهی برای برنامه ریزانی که به دنبال مقابله با این تهدیدات هستند، ارائه می دهد.
زمانی که بتوان از اثرات جنبشی یا سایبری در فواصل دور، با دقت زیاد و بدون دخالت انسانی استفاده کرد، احتمال استفاده کشورها و گروهها از این قابلیتها افزایش مییابد.
و زمانی که سیستمهای خودمختار شروع به از بین بردن لبههای انسانی دارای آموزش میکنند، قدرت چنین اقداماتی تقویت میشود.
هوش مصنوعی در حال شکل دادن به آینده جنگ است
بقیه جهان در راز است: آینده مستقل است
هر روز با خود اطلاعیه های جدیدی در پیشرفت های فناوری نظامی به همراه دارد. و بیشتر اینها در ایالات متحده انجام نمی شود. فقط به اخبار اخیر زیر از سراسر جهان توجه کنید:
- روسیه اعلام کرد که 80 پهپاد را به طور همزمان در سوریه برای پوشش ISR (اطلاعات، مراقبت و شناسایی) مستقر کرده است و میتوانند «همه جا را به یکباره ببینند».
- روس ها همچنین هلیکوپتر تهاجمی Mi-28N را با پرتابگر پهپاد جدید آزمایش کرده اند که می تواند برای استقرار سیستم های ISR و مهمات پرسه زن هوشمند مورد استفاده قرار گیرد. در ژانویه 2021، رسانه های ایرانی تصاویری از سامانه مشابهی را که بر روی هلیکوپتر نصب شده بود، نشان دادند.
- در جریان درگیری آذربایجان و ارمنستان، از پهپادهای TB2 ترکیه در حریم هوایی مورد مناقشه استفاده شد. استقرار انبوه این سامانه ها در ترکیب با مهمات پرسه زن، سایت های موشکی زمین به هوا، زره پوش و پیاده نظام اس-300 را از بین برد. TB2 با نرخ حداقل یک در هفته با هزینه ای معادل یک دهم و احتمالاً یک بیستم پهپادهای آمریکایی MALE (مقاومت طولانی در ارتفاع متوسط) تولید می شود.
- پهپادهای اسرائیلی هاروپ که به آذربایجان تحویل داده شده است، هم به صورت جنبشی و هم برای تبلیغات استفاده می شوند. موزیک ویدیوی رزمی آذربایجانی اخیر کاروانی از کامیون های هاروپ را نشان می دهد که هر کدام به 9 پرتابگر مجهز هستند. می توان به معنای واقعی کلمه ویترین نظامی آذربایجان را – در یک موزیک ویدئو – توانایی کشنده برای استقرار همزمان گروهی متشکل از حداقل 36 پهپاد را مشاهده کرد.
- آذربایجان هواپیماهای دوبالای قدیمی دوران شوروی را به پهپادهای DEAD (نابودی پدافند هوایی دشمن) با استفاده از آنها برای شناسایی سایتهای SAM و از بین بردن آنها از طریق حملات کامیکازه تبدیل کرد.
- بایکار ماکینا، شرکت ترکی سازنده Bayraktar TB2، پهپاد Akinci را با مشخصات ماموریت گسترده تر، قابلیت های بیشتر و هزینه کمتر در مقایسه با پهپادهای مستقر آمریکایی آزمایش کرده است. آنها همچنین قابلیت ماموریت هوا به هوا را برای همان پلتفرم اعلام کرده اند که احتمالا موشک های گوکدوگان ترکیه و موشک های هوا به هوای بوزدوغان را ادغام می کند.
- چینی ها در چند ماه آخر سال 2020 دو پهپاد را اعلام و آزمایش کردند. یک هواپیمای روتور دوقلوی 100 کیلوگرمی که می تواند نیروها را در ارتفاع بالا تامین کند، و یک پهپاد پرسرعت که برای ISR، جنگ الکترونیک و حمله زمینی طراحی شده است.
- تولید پهپاد ایرانی، به هر حال، به شدت افزایش یافته است و طیف وسیعی از طرحها، 12 مورد از جمله سیستم MALE در حال تولید است. ایران اخیراً ترکیبی از قایقهای کوچک و پرسرعت را با یک پهپاد مستقل نشان داده است که احتمال استقرار پهپادهای (UCAV) از پهپادهای (USV) را افزایش میدهد.
- اوکراین یک شرکت سرمایه گذاری مشترک با ترکیه برای تولید نسخه اصلاح شده TB2 تشکیل داده است. برنامه اولیه تولید حداقل 48 هواپیما است.
- تنوع و گستره پیشرفتهای پهپادهای چینی فوقالعاده چشمگیر است و سیستمهای بدون سرنشین اکنون به همه کاربردها، از تاکتیکی پایینرده تا استراتژیک پیشرفته، پاسخ میدهند.
همچنین مقدار قابل توجهی کار در پاکستان، هند، اسرائیل، کره جنوبی، برزیل و جاهای دیگر در حال انجام است. لیست واقعاً ادامه دارد و ادامه دارد. در دنیایی که رقابت استراتژیک بین همتایان نزدیک بار دیگر در صدر قرار دارد، سرعت نوآوری نظامی سر به فلک کشیده است.
در حالی که حجم و سرعت این پیشرفت ها چشمگیر است، هیچ چیز در لیست بالا واقعاً تعجب آور نیست. برای سالها، ژنرال جان آلن، معاون سابق وزیر دفاع، رابرت او. ورک، و دیگران به پتانسیل فناوریهای خودمختار، حسگرهای ارزان قیمت، و دانش فنی در حال گسترش سریع اشاره کردهاند که قابلیتهای قدرتمند و ارزان را ارائه میکنند.
هوش مصنوعی در حال شکل دادن به آینده جنگ است
هزینه یک مزیت رقابتی است
کشورهای سراسر جهان از چارچوبهای کمهزینه برای نوآوری استفاده میکنند، نرمافزار و سیستمهای منبع باز را با الکترونیک ارزان قیمت، درجه تجاری، مهارت نرمافزار داخلی و تمایل به آزمایش و تکرار سریع با استفاده از روشهایی که اغلب به عنوان «چابک» شناخته میشوند، ترکیب میکنند. این امر نه تنها منجر به کاهش هزینه های توسعه می شود، بلکه به سرعت نوآوری نیز منجر می شود.
در مقابل، در ایالات متحده ما مبالغ هنگفتی را صرف پلتفرمهای فوقالعاده گرانقیمتی میکنیم که وقتی با هزینههای گزاف نگهداری میشوند، به خوبی کار میکنند، و زمانی که توسط انسانهایی هدایت یا کنترل میشوند که میلیونها دلار اضافی برای آموزش سرمایهگذاری کردهایم، عملکرد خوبی دارند. زمان.
آیا این بهترین استراتژی است؟ یا همان کاری را که در دهههای 1960 و 1970 با اتحاد جماهیر شوروی انجام دادیم، با خود انجام میدهیم… که هزینههای نظامی را به فراموشی گستردهتر اقتصادی تشویق میکنیم؟
مخالفان ما به طور فزایندهای از فناوریهای ارزانقیمتی استفاده خواهند کرد که به راحتی تولید میشوند، در مقادیر زیاد قابل استفاده هستند و حتی زمانی که بدون نیاز به یک اپراتور بسیار آموزش دیده به حال خود رها میشوند، نتایج را به ارمغان میآورند.
در حالی که ایالات متحده ثروتمندترین کشور روی زمین است، تفاوت بسیار زیاد در هزینه به ازای هر توانایی را نمی توان حتی توسط قدرت نظامی اوج جهان حفظ کرد.
اگر به ارائه خدمات به فناوریهای نوظهور و مخرب و در عین حال سرمایهگذاری واقعی و قابل توجه در پلتفرمهای قدیمی ادامه دهیم، مسیر خطرناکی را طی میکنیم.
صحبت از اختلال تکنولوژیک کافی نیست، ما باید در واقع الگوهای بودجه و هزینه های خود را مختل کنیم.
اجازه دهید لنز هزینه به ازای هر قابلیت را فقط برای تعداد کمی از پلتفرمهای پیشرفته خود که به طور سنتی چند برابر کننده نیرو و متمایزکننده نیروهای ما بودهاند، اعمال کنیم.
هلیکوپترهای تهاجمی ایالات متحده قوی ترین هلیکوپترهای جهان هستند. اما سفارشات صادراتی اخیر نشان می دهد که قیمت آنها در حال حاضر بین 100 تا 125 میلیون دلار برای هر هواپیما است.
در حالی که قابلیت ها بر اساس پلت فرم متفاوت است، به طور کلی، این هلیکوپترها بین 8 تا 16 موشک هدایت شونده ضد تانک (ATGM) را حمل می کنند، از زمان کوتاهی حدود 2.5 ساعت لذت می برند و دو خلبان را در هواپیما حمل می کنند.
در مقابل، Bayraktar TB2 که در حال حاضر در لیبی و قره باغ کوهستانی مورد استفاده قرار می گیرد، مدت زمان کوتاهی 24 ساعت دارد، 2 ATGM را حمل می کند، به خلبان صفر نیاز دارد و حدود 2 میلیون دلار هزینه دارد .
کاملاً آشکار است که زره ها در برابر این پهپادها آسیب پذیر هستند، همان طور که برای حمله به هلیکوپترها آسیب پذیر است.
اما آیا در نظر گرفتهایم که چگونه میتوان از این پهپادها بهعنوان جایگزینی برای هلیکوپترهای تهاجمی گرانقیمت در گروهها استفاده کرد؟
چه تعداد TB2 را می توان از طریق یک هواپیمای ترابری تحویل داد؟ چند هلیکوپتر تهاجمی متعارف؟
چه مقدار آموزش برای خلبانان داخل هواپیما در مقابل یک سیستم خودمختار که توسط اپراتور از راه دور تکمیل می شود مورد نیاز است؟
یک جایگزین جدید مرگبار توزیع شده برای هلیکوپترهای تهاجمی مزایایی فراتر از هزینه کمتر آشکار دارد.
ممکن است وسوسه انگیز باشد که به پهپادهای تاکتیکی نگاه کنیم و آنها را به عنوان سیستم های نسبتاً ساده ای که در حال تکثیر هستند نادیده بگیریم.
البته من با این دو نکته موافقم. بسیاری از آنها سیستم های ساده ای هستند و در واقع تکثیر شده اند. با این حال، پهپادهایی که اکنون در تعدادی از کشورها در حال توسعه هستند، لزوماً فقط تاکتیکی یا سطح پایین نیستند.
قابلیت های پیچیده پیشرفته نیز در حال گسترش هستند. هوش مصنوعی در سایر مناطق تکمیلی، مانند پارازیت، برای ایجاد غلاف های شناختی EW (جنگ الکترونیکی) که می تواند توسط یک پهپاد به عمل بیاید، اعمال می شود.
و این فقط در مورد هواپیماهای بدون سرنشین نیست، بلکه این واقعیت است که استفاده از آنها در صحنه های واقعی درگیری نیز مستلزم تغییر قابل توجهی در کل مفهوم عملیات است.
به عنوان مثال، این نظریه مطرح شده است که پهپادهای TB2 بر فراز آذربایجان از ترکیه کنترل میشوند و پهپادهای بزرگتر Akinci به عنوان رله عمل میکنند.
ATGMها در مقیاس، در برابر نیروی همتا توسط پلتفرمهای مستحکم و با استقامت که توسط خلبانان صدها مایل دورتر کنترل میشوند، تحویل داده میشوند… هرگز این مفهوم از عملیات به کار گرفته نشده بود. اما روش های جدیدتری برای استخدام در راه است.
ترکیش ایروسپیس و بایراکتار در حال همکاری با Aselsan هستند تا سیستم Koral EW را در پهپادهای خود بگنجانند.
UGV های Uran-9 روسیه پس از بررسی عملکرد آنها در سوریه و شناسایی شکاف ها، بهبود یافته اند.
پیشرفتهای پهپادهای چینی با چنان سرعت قابل توجهی در حال پیشرفت هستند که به سختی میتوان آنها را در اثری که از حجم کتاب کوتاهی میکند به تصویر کشید.
سنسورها، سیستمهای کنترل، وسایل نقلیه و مخروطها همگی به سرعت در صحنه جهانی در حال تکامل هستند و این به معنای تهدیدات پیچیده و چند سیستمی است که به روشهای شگفتانگیزی به کار میروند.
مایکل پک، در نشنال اینترست می نویسد که «ممکن است ترکیه در مسابقه تسلیحات لیزری پیروز شده باشد» زمانی که یک سیستم تسلیحات لیزری را در لیبی مستقر کرد که توانست یک پهپاد چینی وینگ لونگ را ساقط کند.
او در ادامه به نقل قول الکساندر تیموکین از ارتش بازشناسی می پردازد. نکته جالب در کل این داستان این است که چگونه اساساً تازه واردان به موضوع لیزر آن جایگاهی را اشغال می کنند که بزرگان تجارت لیزر، مانند روسیه و ایالات متحده، حتی به فکر صعود در آن نیستند.
در واقع فضایی که واگذار می شود اشغال خواهد شد. شکاف های تکنولوژیکی بین چندین کشور پیشرو جهان دیگر آنقدر غیرقابل حل نیست که اجازه رضایت را بدهد. و هزینه مهم است!
چگونه است که ترکیه با بودجه دفاعی 22 میلیارد دلاری میتواند این همه نوآوری در موشکهای هوا به هوا، لیزر، EW، هواپیماهای بدون سرنشین و بسیاری از زمینههای دیگر ایجاد کند، در حالی که به نظر میرسد دلارهای ما چندان دور از دسترس نیست. در ایالات متحده.
هزینه نیز یک ویژگی حیاتی است! پلتفرمهای بزرگ، گران، دیر تکامل، ساخت کند و پیچیده برای نگهداری باید در عصری که نرمافزار کشندهترین سلاح است، دوباره فکر شود.
قابلیتی که در طی ماه ها و نه سال ها به طور تصاعدی در حال رشد است. شما نمی توانید فلز جدید را به اندازه کافی سریع خم کنید تا بتوانید آن را حفظ کنید.
این رابطه بین نرم افزار و فلز است که واقعاً مهم است. در این زمینه، چگونه گروه حمله حامل 35 میلیارد دلاری در عصر موشکهای ارزان قیمت DF-21D و موشکهای کروز مجهز به هوش مصنوعی نسل بعدی تکامل مییابد؟
در مورد تانک چطور؟ ژنرال تونی «T2» توماس، فرمانده سابق فرماندهی عملیات ویژه ایالات متحده (USSOCOM)، اخیراً این موضوع را با من در میان گذاشت و از خود پرسید که آیا قره باغ کوهستانی ما را به پایان تانک به عنوان سکو اشاره کرده است.
ژنرال توماس نیز علناً نظرات خود را در مورد این موضوع در توئیتر منتشر کرده است. “بحث واقعی نقش زره انبوه در جنگ آینده است (دلیلی وجود دارد که تفنگداران دریایی فقط تانک های خود را واگذار کردند).
نشانه هایی از پیشرفت و بهبود وجود دارد. مطمئناً ایالات متحده کاملاً آرام ننشسته است. اعلامیه نیروی هوایی مبنی بر اولین آزمایش یک پلت فرم نسل ششم دلگرم کننده است، به ویژه به این دلیل که این پلت فرم بسیار سریع توسعه یافته است.
همچنین سه تلاش برای توسعه نمونه اولیه بوئینگ، جنرال اتمیکس و کریتوس «اسکایبورگ» برای پهپادهای وفادار وفادار هستند.
اما با توجه به تاریخچه، تعجب میکنیم که سیستمهای جدید تا زمان استقرار چقدر گران خواهند بود. آیا برنامه های آینده قادر خواهند بود از انواع مشکلاتی که برنامه F-35 با آن مواجه شده است جلوگیری کنند؟
یک پلت فرم رادارگریز نسل پنجم 120 میلیون دلاری برای استفاده در برابر تهدیدات نزدیک به همتایان، اما فقط در هنگام عصبانیت با مهمات غیر رادارگریز و نصب شده خارجی برای انجام ماموریت در حریم هوایی غیر قابل رقابت استفاده می شود.
آیا این ماموریت ها برای یک F-16 یا A-10 40 ساله مناسب تر نیستند؟ بیشتر مورد B1 های ما را در نظر بگیرید، که هواپیماهای بسیار پیچیده ای هستند که برای نفوذ در ارتفاع کم و سرعت بالا در حریم هوایی بسیار دفاع شده طراحی شده اند.
برای یافتن مقداری کاربرد، در نهایت از آنها برای انداختن بمب های معمولی در افغانستان استفاده شد. کار معمولی و کم رده برای یک پلتفرم سطح بالا.
وقت آن است که از سکو عبور کنیم و روی ماموریت تمرکز کنیم. اگر به خرید جت های 120 میلیون دلاری با هزینه پرواز 44000 دلار در ساعت ادامه دهیم تا از آنها در ماموریت های مناسب تر برای پهپادهای 2 میلیون دلاری استفاده کنیم که ممکن است برای ما 2000 دلار در ساعت هزینه داشته باشد، در نهایت به آن فراموشی مالی که به نظر می رسد به دنبال آن هستیم، خواهیم رسید.
ما همیشه به همه چیزهای پیشرفته نیاز نداریم. و راههای تخیلی بیشتری برای استفاده از پلتفرمهای پیشرفته موجود ما نسبت به کامیونهای بمبگذار خط مقدم وجود دارد.
هوش مصنوعی در حال شکل دادن به آینده جنگ است
هوش مصنوعی برای ایجاد حس، سایبر و فضا
در حالی که هوش مصنوعی نقش بزرگی در تقویت پلتفرمهای معمولی ایفا میکند، اما چهار نقش دیگر نیز ایفا خواهد کرد.
اول، این پتانسیل را دارد که برنامه ریزی و استراتژی را خودکار کند.
دوم، می تواند فناوری حسگر را با ترکیب و تفسیر سیگنال ها موثرتر از همیشه متحول کند.
سوم، نقش بزرگی در سیستم های فضایی دارد. به ویژه در مورد ترکیب اطلاعات برای مقابله با امواج فراصوت. چهارم، می تواند نسل بعدی قابلیت های سایبری و جنگ اطلاعاتی را فعال کند.
اقیانوسی را تصور کنید که زیردریاییها نمیتوانند به طور موثر در آن پنهان شوند و یک پا از سهگانه را نفی کنند.
تصور کنید که قدرتهای میانی نیروهای بسیار شایستهتری را به میدان میآورند، زیرا در حالی که آنها منابع لازم برای آموزش خلبانان انسانی در سطح نیروی هوایی ایالات متحده را ندارند، میتوانند تخصص طراحی مورد نیاز برای ساختن پلتفرمهای مجهز به هوش مصنوعی را داشته باشند.
حملات سایبری را تصور کنید که توسط هوش مصنوعی مهندسی شده و توسط هوش مصنوعی در مقیاس اجرا می شوند.
برنامههای جنگ اطلاعاتی و جاسوسی طولانیمدت و کاملاً خودکار را تصور کنید که توسط سیستمهای هوش مصنوعی اجرا میشوند.
اگر هوش مصنوعی به طور خلاقانه در مسابقات کشوری به کار گرفته شود، این پتانسیل را دارد که تأثیر قابل توجه و ماندگاری ایجاد کند و مزیتی برای تغییر بازی ایجاد کند.
هوش مصنوعی در حال شکل دادن به آینده جنگ است
نرم افزار: سلاح نهایی
نرم افزار، هوش مصنوعی، خودمختاری – اینها سلاح های نهایی هستند. این فناوریها تفاوت بین صدها هواپیمای جنگنده قدیمی Mig-19 و Mig-21 هستند که در محوطههای اسقاطی قرار دارند، و تبدیل آنها به هواپیماهای بدون سرنشین مافوق صوت مستقل، قابل مانور، و به اصطلاح «قابلدستخورده» یا مصرفپذیر، ساخته شده از قابهای هوایی فراوان. مجهز به هماهنگی ازدحام و توانایی عملیات در حریم هوایی مورد مناقشه است.
روزهایی که اثربخشی و قابلیت را میتوان به سیستمها و پلتفرمهای فردی نسبت داد، گذشته است. اکنون، همه چیز در مورد شبکه دارایی ها، نحوه ارتباط آنها، نحوه تصمیم گیری آنها برای مقابله و مقابله موثر با سیستمی است که در مقابل آنها کار می کند.
یک ناو هواپیمابر منفرد یا یک اسکادران از بمب افکن های استراتژیک دیگر مانند گذشته به طور مستقل معنادار نیستند.
در محیط نوظهور، سیستم های شناختی جنگ متصل به شبکه با یکدیگر درگیر خواهند شد. آنها عمدتاً از نرمافزار و همچنین از پلتفرمهای سلاحهای قدیمی، انسانها و داراییهای جدیدتر که قادر به تصمیمگیری و اقدام مستقل هستند تشکیل خواهند شد.
تصویر محیطی که در آن در طول زمان و مکان در آن کار میکنند، تنها توسط سیستمهای هوشمندی که قادر به ترکیب مقادیر انبوهی از دادهها و تفسیر خودکار آنها برای شناسایی و شبیهسازی شبکه پیچیده احتمالات هستند، روشن میشود.
کدام اقدامات احتمالاً موفق خواهند بود؟ با چه درجه ای از اعتماد به نفس؟ محتمل ترین حرکات متقابل حریف چیست؟ کاربرد مشترک داراییهای هماهنگ شده مستقل در مقیاس بزرگ توسط یک سیستم شناختی، مشابه هر چیزی که قبلاً بوده است نخواهد بود.
این پارادایم جدید به سرعت در حال تکامل است که توسط هوش مصنوعی در هر سطح، از تاکتیکی گرفته تا استراتژیک، قدرت می گیرد که توجه ما را می طلبد.
ما دیگر نباید روی پلتفرمهای فردی یا داراییهای مستقل تمرکز کنیم، بلکه باید روی سیستم شناختی که «اینترنت جنگ» مستقل را اجرا میکند، تمرکز کنیم.
ادغام «آجرهای LEGO» هوش و استقلال در پلتفرمهای معمولی منجر به ارتقاهای غیرمتعارف میشود. جت جنگنده Shenyang J-6 Farmer ساخت چین با خودمختاری صرفاً مربوط به دوران 1950 نیست.
این سیستم به سیستمی با پتانسیل جدید، وابستگی های لجستیکی کاهش یافته، و کارایی افزایش یافته تبدیل می شود که بسیار فراتر از ارتقاء موتور یا رادار است.
به طور کلی، نادیده گرفتن پیامدهای استفاده از هوش مصنوعی برای احیای و اختراع مجدد پلتفرمهای معمولی دشوار خواهد بود.
هوش مصنوعی در حال شکل دادن به آینده جنگ است
آماده شدن برای آینده ای مستقل و مبتنی بر نرم افزار
علیرغم تغییراتی که در سطح جهانی در تغییر ارزش از فیزیکی به دیجیتال رخ می دهد، و پتانسیل نهفته عظیم هوش مصنوعی، وزارت دفاع ایالات متحده به طور سنتی در بهترین حالت خود در زمینه درک، دستیابی یا به کارگیری قابلیت های نرم افزاری نبوده است.
پلتفرمهای سختافزاری بهطور طبیعی برای متخصصان خرید ما بهوجود میآیند. ما میتوانیم به تغییر دیدگاه و دیدگاه امیدوار باشیم، اما برای اینکه هوش مصنوعی در کوتاهمدت برای آنها معنادار باشد، باید پلتفرمهای موجود را دوباره ابداع کنیم، ارتقا دهیم و دوباره تصور کنیم، درست همانطور که پلتفرمهای جدید میسازیم.
تنها در این صورت است که ما به طور مقرون به صرفه نیازها را برآورده خواهیم کرد و قابلیت های جدید قابل توجهی ایجاد خواهیم کرد که درها را به روی پتانسیل های آینده بیشتر باز می کند.
توضیح پس از توضیح در مورد پتانسیل هوش مصنوعی، یا توزیع پرایمرهای یادگیری ماشینی در محدوده پنتاگون منجر به پذیرش حیاتی نخواهد شد.
دستاوردهای عملکردی که هنگام ادغام هوش مصنوعی در پلتفرمها حاصل میشود، دلیل ضرب المثلی است که در خوردن پودینگ نهفته است.
ما این اشتباه را مرتکب شدیم که برای انطباق خیلی کند بودیم و درگیری بعدی را به اندازه کافی برای آمادگی پیش بینی نکردیم.
شاید برخی از متحدان ما نیز همین اشتباه را مرتکب شده باشند. در واقع، گزارشی از شورای روابط خارجی اروپا (ECFR) به این نتیجه رسید که «نظامهای پیشرفته اروپایی در برابر استراتژی کنونی آذربایجان به رهبری UAS عملکرد بدی خواهند داشت».
حقیقت این است که ما نسبت به کیفیت آمادگی خود نظری متورم پیدا کردهایم، زیرا در 40 سال گذشته مجبور نبودهایم با مخالفانی روبرو شویم که میتوانستند کوتاهیهای ما را به گناهان نابخشودنی تبدیل کنند. آینده ممکن است چندان مهربان نباشد.
برای رقابت در این دوره جدید از فناوریهای نمایی، ارتش ایالات متحده و آژانسهای اطلاعاتی ما باید به سیستمهای دیجیتال و فیزیکی مجهز به هوش مصنوعی مجهز شوند.
آغشته به شناخت مصنوعی، چنین سیستمهایی میتوانند تفاوت معناداری را برای هر شاخه از خدمات مسلح و سازمانهای دولتی ما ایجاد کنند.
تلاش جدی برای تقویت توسعه چنین سیستم هایی، زمینه را برای پذیرش واقعی و تمام طیف هوش مصنوعی در سراسر دولت فراهم می کند.
هوش مصنوعی در حال شکل دادن به آینده جنگ است
اما برای اینکه هر یک از اینها به واقعیت تبدیل شود، دیدگاه ها و فرآیندهای قدیمی در وزارت دفاع باید تغییر کند. برای تغییر جزر و مد، حداقل، باید:
- با ایدهپردازی و آزمایش، رویکرد «بگذار هزار گل شکوفا شوند» را در نظر بگیرید. تشویق مالی به استارت آپ ها برای مشارکت در نوآوری و تشویق آنها به بازنگری در پلتفرم ها (توجه: 50000 دلار انگیزه ای نیست به خصوص در زمینه موانع عظیمی که شرکت ها برای تبدیل شدن به یک تامین کننده دولتی باید بر آن غلبه کنند). تشریفات اداری – از مجوزها گرفته تا الزامات عملکرد گذشته – اغلب شرکتهای جوان را غیرممکن میکند و باید دوباره فکر کرد. تمرکز باید بر روی ارائه قابلیت باشد، نه نحوه ارائه قابلیت.
- از فرصتهای ارتقای پلتفرم موجود برای تامین استقلال و فناوری هوش مصنوعی – بهویژه از شرکتهای جوانتر و نوآور – استفاده کنید و آن را در سیستمهایی که از قبل وجود دارد، بگنجانید. به جای تبدیل ارتقای پلتفرم به سالیانه فروشنده، وزارت دفاع میتواند از نقشههای راه ارتقا برای تسریع یک تحول مبتنی بر هوش مصنوعی و ایجاد زیرسیستمهایی استفاده کند که در بسیاری از مناطق مورد استفاده قرار گیرند.
- آزمایشهای موفقیتآمیز را با «کاربران نهایی» در سرویسهای ما زودهنگام و سریع وصل کنید، بازخورد دریافت کنید و امکان تکرار سریع را فراهم کنید.
- مکانیسمهای تأمین مالی سریع را مستقیماً در اختیار شرکتهای کوچکتر و نوآورانه قرار دهید تا آزمایشهای موفق را به سیستمهای قابل استقرار تبدیل کنند. ما باید بارهای اداری را بر شرکت های کوچکتر کاهش دهیم تا بتوانند مستقیماً به مشتریان دولتی تحویل دهند. در حال حاضر، بسیاری از شرکتهای کوچکتر چارهای ندارند جز اینکه تواناییهای خود را از طریق تعداد انگشت شماری اولیه ارائه کنند. این می تواند از نظر مالی ناکارآمد و ناسالم برای رشد اکوسیستم دفاعی باشد.
اگر میخواهیم رقابتی باقی بمانیم، باید یک تلاش تهاجمی و سریع برای گنجاندن هوش مصنوعی در پلتفرمهای موجود و جدید اتخاذ شود.
در عصر فراجنگ، تمایل ما به پذیرش نوآوری تجاری، قاطعیت ما در اذعان به اینکه در دوران پس از پلتفرم زندگی می کنیم، و مهمتر از همه، سرعت عملیاتی کردن سرمایه گذاری های جدید، ویژگی هایی خواهد بود که منجر به پیروزی می شود. منشور