گوناگون

رنگ چیست و چگونه رنگ را می بینیم؟

یک سیب قرمز کلاسیک را در نظر بگیرید. اگر زیر نور آبی به آن نگاه کنید تا حدودی آبی به نظر می رسد و اگر بدون نور به آن نگاه کنید چیزی نمی بینید. بنابراین، سیب چه رنگی است؟

همانطور که مشخص است، رنگ صرفاً درک انرژی و طول موج های خاصی از نور است که به چشم ما می رسد.

همچنین می‌تواند بر اساس بیولوژی یک فرد و نحوه دریافت سیگنال‌ها توسط مغز متفاوت باشد، بنابراین ممکن است دو نفر یک شی را دقیقاً همرنگ نبینند. بیایید نگاهی دقیق تر به رنگ واقعی داشته باشیم.

چرا رنگ مهم است؟

رنگ خیلی بیشتر از اینکه چیزی را قرمز، آبی یا صورتی بسازد، انجام می دهد.

این بر ادراکات و خلق و خوی ما تأثیر می گذارد و نقش روانی مهمی در زندگی ما دارد.

ممکن است فکر کنیم یک عکس با رنگ گرم احساس نشاط‌بخش‌تر یا شادی‌بخش‌تر می‌کند، در حالی که یک عکس سرد آرام یا حتی افسرده‌کننده است.

ما رنگ های خاص را چشم نوازتر می بینیم و برخی ممکن است ما را تشویق به خرید کنند.

در مورد برندهای مورد علاقه خود فکر کنید – آرم ها و تصاویر آنها همه با دقت انتخاب شده اند تا عادات خرید خاصی را تحریک کنند و شما را وادار کنند ویژگی های خاصی را با شرکت مرتبط کنید.

وقتی صحبت از محصولات به میان می آید، رنگ می تواند ما را بیشتر جذب یک کالا کند.

 آب نبات های روشن رنگارنگ و سرگرم کننده هستند ، در حالی که یک گوجه فرنگی رسیده ممکن است تازه و آبدار به نظر برسد.

بسیاری از محصولات تولیدی برای افزایش اطمینان خریدار یا بهبود شناسایی نیاز به حفظ رنگ یکسان در طول تولید دارند.

به عنوان مثال، هر قرص از یک داروی مشخص باید با قرص قبلی مطابقت داشته باشد و هر قوطی رنگ باید به رنگ مورد انتظار مخلوط شود .

روانشناسی درک رنگ بخشی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره ما است.

چگونه رنگ ها را می بینیم؟

روشی که ما رنگ ها را می بینیم خیلی ساده نیست. فیزیک ادراک رنگ شامل طول موج های انرژی، بازتاب ها و سیگنال هایی است که در مغز ما به جلو و عقب می روند. پس رنگ از نظر علمی چیست؟

ممکن است از دوران دبستان به خاطر بیاورید که رنگین کمان از الگوی رنگی خاصی پیروی می کند که ممکن است به عنوان “ROYGBIV” یاد گرفته باشید.

این الگو با طول موج های انرژی مطابقت دارد. قرمز طولانی ترین طول موج را دارد در حالی که بنفش کوتاه ترین طول موج را دارد.

همانطور که نور خورشید – که ترکیبی از تمام طول موج ها است – به یک جسم برخورد می کند، برخی از مواد طول موج های خاصی را جذب می کنند.

طول موج هایی که جذب نمی شوند منعکس می شوند. این نور منعکس شده سپس به چشمان ما می رسد و باعث می شود که جسم منعکس کننده را به عنوان یک رنگ خاص درک کنیم.

رنگ چیست و چگونه رنگ را می بینیم؟

چگونه چشم شما بر درک رنگ تأثیر می گذارد؟

فرآیند درک رنگ زمانی که نور به چشمان شما می رسد به پایان نمی رسد. این شامل تحریک میله ها و مخروط ها است که سیگنالی را به مغز ارسال می کند که چه رنگی را درک می کنیم.

مخروط ها و میله ها با انواع مختلف رنگ ها و سناریوهای روشنایی فعال می شوند.

به دلیل تنوع از فردی به فرد دیگر و محیط های متفاوت، درک رنگ می تواند بسیار متفاوت باشد.

یک جسم در نور کم در مقابل نور روشن متفاوت به نظر می رسد و برخی از افراد ممکن است مخروط هایی داشته باشند که عملکرد عادی ندارند و باعث کوررنگی می شوند.

حتی با وجود مخروط‌هایی که به درستی کار می‌کنند، مغز شما ممکن است سیگنال‌ها را کمی متفاوت از فرد کنارتان تفسیر کند.

در اینجا نحوه عملکرد کل فرآیند آمده است.

  1. نور به یک جسم برخورد می کند.
  2. امواج نوری خاص برخی از مواد را منعکس می کنند و توسط برخی دیگر جذب می شوند.
  3. نور منعکس شده وارد چشم می شود، جایی که عدسی آن را به سمت مخروط ها و میله ها متمرکز می کند.
  4. مخروط ها و میله ها به نور واکنش نشان می دهند و آن را به سیگنال هایی رمزگذاری می کنند که مغز می تواند بخواند.
  5. این سیگنال ها از طریق شبکه پیچیده ای از نورون ها و سیناپس ها به مغز ارسال می شوند. سپس مغز آن سیگنال ها را به عنوان رنگ درک می کند.

با تمام این قطعات متحرک، جسمی که طول موج های خاصی را منعکس می کند همیشه بین بینندگان یکسان به نظر نمی رسد، به همین دلیل است که یافتن اندازه گیری های رنگی بی طرفانه ضروری است.

چگونه مخروط های چشم ما بر بینایی ما تأثیر می گذارد

این مخروط ها و میله ها برای ایجاد حس بینایی و نور بسیار مهم هستند.

هنگامی که نور به چشمان شما برخورد می کند، عدسی چشم شما آن را بر روی آن سلول ها، میله ها و مخروط های حساس به نور متمرکز می کند که هر کدام از آنها طول موج های مختلفی از انرژی را دریافت می کنند.

میله ها در نور کم بهترین عملکرد را دارند، در حالی که مخروط ها برای طیف خاصی از رنگ ها تخصصی هستند.

  • مخروط های L: مخروط های ال 64 درصد از مخروط های ما را تشکیل می دهند و مخروط های قرمز نیز نامیده می شوند زیرا به طول موج های بلندتری که نور قرمز را ایجاد می کنند حساس هستند.
  • مخروط های M: تشکیل 32 درصد از مخروط ها در چشم، مخروط های M یا مخروط های سبز به نور با طول موج متوسط ​​یا سبز پاسخ می دهند.
  • مخروط های S: مخروط های S نیز مخروط آبی نامیده می شوند زیرا طول موج های کوتاه تری مانند آبی را می گیرند. آنها فقط حدود 2-7٪ از کل مخروط ها را تشکیل می دهند.
  • میله ها: میله ها در نور کم کار می کنند و به ما کمک می کنند در شب بدون دریافت رنگ ببینیم. آنها همچنین در دید پیرامونی ما نقش دارند.

اگر می‌پرسید انسان‌ها چه رنگی را بهتر می‌بینند، نگاهی به مخروط‌های M بیندازید. همانطور که مشخص است، سبز درست در وسط طیف قرار دارد و ساده ترین رنگ برای ما برای دیدن است .

رنگ چیست و چگونه رنگ را می بینیم؟

تئوری رنگ چیست؟

تئوری رنگ بسیاری از اطلاعاتی را که در مورد رنگ می دانیم ترکیب می کند و آن را به یک ابزار طراحی تبدیل می کند.

احتمالاً با چرخه رنگ آشنا هستید که رنگ های قابل مشاهده را بر اساس طول موج های الکترومغناطیسی طبیعی شان مرتب می کند.

به عنوان مثال، چرخه رنگ از قرمز، طولانی ترین، به بنفش، کوتاه ترین حرکت می کند.

روش‌های مختلفی برای ترکیب رنگ‌ها وجود دارد، مانند روش‌های افزایشی و تفریقی، اما معمولاً با رنگ‌های اصلی، رنگ‌های ثانویه و رنگ‌های سوم کار می‌کنند.

رنگ های اولیه آنهایی هستند که با ترکیب رنگ های دیگر نمی توان آنها را ایجاد کرد. آنها قرمز، آبی و زرد هستند.

ممکن است متوجه شوید که ما یک گیرنده رنگ برای رنگ زرد نداریم، اما یک گیرنده برای رنگ سبز داریم. پس چگونه زرد را می بینیم؟

دلیلی وجود دارد که ما رنگ زرد را با نور خورشید و سایر نورهای روشن مرتبط می کنیم.

به این دلیل که زرد یکی از درخشان ترین رنگ هاست. برای تشخیص آن، مغز ما سطوح هیجان مخروط های قرمز و سبز را ترکیب می کند.

بنابراین، با در نظر گرفتن تمام این علم، چگونه آن اطلاعات را به داده های قابل استفاده تبدیل کنیم؟ بیایید با نگاهی به سیستم میله ها و مخروط ها شروع کنیم.

هر نوع مخروط مسئول یک رنگ است. این بدان معناست که برای بازسازی رنگ های خاص، فقط باید آن طول موج ها را دستکاری کنیم. مخروط‌ها و میله‌ها در هر پیکربندی که باشند، مطابق با آن پاسخ خواهند داد.

به این ترتیب است که صفحه نمایش تلویزیون و دستگاه های تلفن همراه می توانند رنگ ها را با قرار دادن سه نور مختلف – یکی قرمز، یکی آبی و دیگری سبز – در یک منطقه کوچک روی صفحه نمایش به نام پیکسل ایجاد کنند.

البته قبل از اینکه بتوانیم این رنگ ها را دستکاری کنیم، باید آنها را اندازه گیری کنیم و رنگ های هدف را شناسایی کنیم، جایی که یک اسپکتروفتومتر وارد عمل می شود.

اسپکتروفتومتر ابزاری است که رنگ‌های درک شده ذهنی را به اعداد عینی تبدیل می‌کند که سپس می‌تواند برای طراحی و ارتباط استفاده شود.

یک اسپکتروفتومتر از فضای رنگی L، a، b استفاده می کند که روابط بین جنبه های خاصی از رنگ را مشخص می کند و مقداری بین 100 و 100- را به هر یک اختصاص می دهد.

ترکیب این مقادیر عدد خاصی را ایجاد می کند که با یک رنگ دقیق مطابقت دارد.

  • L: مقدار “L” به روشنایی و تاریکی با مقادیری می نگرد که نشان دهنده سفید خالص و سیاه خالص است.
  • a: مقدار “a” به جایی که یک رنگ در طیف قرمز تا سبز قرار دارد نگاه می کند.
  • b: در نهایت، مقدار b رنگ بین زرد و آبی را اندازه گیری می کند.

می‌توانیم اندازه‌گیری‌های رنگ L، a و b را طوری مشاهده کنیم که انگار فضای سه‌بعدی را اشغال می‌کنند.

محدوده L را به صورت قطبی تصور کنید که درست از وسط یک جعبه پایین می رود.

مقادیر a و b به عنوان محور x و y یک صفحه مسطح مستقیماً در مرکز جعبه، عمود بر محدوده L منعکس می شوند.

با تیره شدن یک رنگ، به سمت پایین جعبه حرکت می کند و هر چه بیشتر قرمز، آبی، سبز یا زرد می شود، به سمت لبه های مربوطه حرکت می کند.

هنگامی که این شماره را داشته باشید، می توانید بعداً بدون هیچ ذهنیتی دوباره آن را پیدا کنید.

دستگاه های اندازه گیری رنگ توسط HunterLab

برای به دست آوردن این اندازه گیری ها، به ابزار مناسب برای کار نیاز دارید.

 اسپکتروفتومترها از HunterLab می‌توانند همه چیز را از پودرهای سست و نان‌های گوشت گرفته تا مایعات شفاف و بطری‌های پلاستیکی اندازه‌گیری کنند .

هر ماده ای نور را به روش خود منعکس می کند و اگر می خواهید داده های رنگی صحیح را بدست آورید، استفاده از اسپکتروفتومتر مناسب بسیار مهم است.

رنگ چیست و چگونه رنگ را می بینیم؟

مهندس حمید تدینی: نویسنده و وبلاگ نویس مشهور، متخصص در زبان برنامه نویسی و هوش مصنوعی و ساکن آلمان است. مقالات روشنگر او به پیچیدگی های این زمینه ها می پردازد و به خوانندگان درک عمیقی از مفاهیم پیچیده فناوری ارائه می دهد. کار او به دلیل وضوح و دقت مشهور است. مهندس حمید تدینی: نویسنده و وبلاگ نویس مشهور، متخصص در زبان برنامه نویسی و هوش مصنوعی و ساکن آلمان است. مقالات روشنگر او به پیچیدگی های این زمینه ها می پردازد و به خوانندگان درک عمیقی از مفاهیم پیچیده فناوری ارائه می دهد. کار او به دلیل وضوح و دقت مشهور است.
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا